۱- سجده برای غیر الله:
یکی از آنها این که مردم به بتها و ستارها سجده میکردند، پس از سجده لغیر الله ممانعت گردید، چنانکه خداوند میفرماید: ﴿لَا تَسۡجُدُواْ لِلشَّمۡسِ وَلَا لِلۡقَمَرِ وَٱسۡجُدُواْۤ لِلَّهِۤ ٱلَّذِي خَلَقَهُنَّ﴾[فصلت: ۳٧]. «سجده نکنید برای خورشید و نه برای ماه، و سجده کنید خدا را که آنها را آفریده است».
شرک ورزیدن در سجده مستلزم شرک در تدبیر است، چنانکه قبلاً اشاره کردیم، و آنچنان نیست که بعضی از متکلمین پنداشتهاند که توحید عبادت حکمی از احکام خداوندی است که به اختلاف ادیان میتواند مختلف باشد، و با دلیل برهانی مطالبه نمیشود؛ و اگر چنان میبود خداوند آنها را به تفردش در آفرینش و قانونگذاری ملزم قرار نمیداد، چنانکه میفرماید: ﴿قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ وَسَلَٰمٌ عَلَىٰ عِبَادِهِ ٱلَّذِينَ ٱصۡطَفَىٰٓۗ ءَآللَّهُ خَيۡرٌ﴾[النمل: ۵٩]. «بگو ستایش مر خدا راست و سلام باد بر بندگانش که آنان را برگزید، آیا خدا بهتر است».
تا آخر پنج آیه، بلکه کودنی آنان در این است که آنان به توحید خلق و توحید تدبیر در امور عظام اعتراف نموده، و قبول کرده بودند که عبادت متلازم این دو نوع توحید است، همچنان که ما در ضمن تحقیق معنی توحید به آن اشاره نمودیم. بنابراین، خداوند آنان را به آنچه ملزم نمود ملزم گردانید، والله الحجة البالغة.