نیاز ملاحظه مصلحت کلی در قلوب مردم جای گرفته است:
خلاصه این که بنابراین وجوهات، حرمت این امور در دلهای مردم جای گرفت، و هرکسی که از روی عقل و فکر و آشنایی با مصالح، قویتر است از این چیزها جلوگیری نمود و این به صورت سلسلۀ مراتب جریان پیدا کرد تا این که بین مردم رسم مروجه قرار گرفته است و جزو بدیهیات اولیه به حساب میآید، همانند مشهورات بخش شده میباشند، پس در این وقت رنگی از آنها بهسوی ملأاعلی برمیگردد، همانگونه که از آنجا الهام آمده است که اینها حرام میباشند و از همه بیشتر ضرر دارند.
پس ملائکه به گونهای قرار گرفتند که هرگاه کسی از بنی آدم یکی از این کارها را انجام دهد چنان رنج برند کسی که پای خود را بر اخگری گذاشته است و فوراً احساس آن به قوه مدرکه سرایت کند و از آن ناراحت شود، سپس این ناراحتی خطوط شعاعی دارد که گناهکار را احاطه مینماید و به قلوب ملایکه مستعد و توانمند و غیره، الهام میگردد که او را در صورت امکان، اذیت و آزار دهند، و آنچه برای او مصلحت مقررهای باشد که شرعاً موسوم به الهام لایکه است نوشته میشود که: «ما رزقه وما أجله وما عمره؟ وشقی أو سعيد» و در علوم ستاره شناسی آن را طالع میگویند، وقتی که بمیرد و این مصلحت او ساکت بماند پروردگار برای او فارغ میشود.
چنانکه میفرماید: ﴿سَنَفۡرُغُ لَكُمۡ أَيُّهَ ٱلثَّقَلَانِ٣١﴾[الرحمن: ۳۱]. «اى ثقلان [جنّ و انس] به زودى به [حساب] شما مىپردازیم» او جزای کامل خواهد داد، والله أعلم.