حجة الله البالغه - جلد اول

فهرست کتاب

خاطره‌های وادارکننده بر کار:

خاطره‌های وادارکننده بر کار:

خاطره‌هایی که انسان در نفس خود، آنها را احساس می‌نماید و او را بر انجام مقتضیاتش وا می‌دارند لازماً اسبابی دارند، مانند: سنت الهی در سایر حوادث و پیش‌آمدها.

نظر و تجربه بیانگر آنند که از جمله آن اسباب بلکه بزرگترین آنها خلقت و فطرت انسانی است که بر آن آفریده شده است، چنانکه رسول خدا ج در حدیثی که قبلاً نقلش کردیم بیان فرمود.

و از جمله آنها: یکی مزاج طبیعی است که بنابر برنامه‌ریزی مسلط بر او از قبیل خوردن و نوشیدن و امثال آن تغییر پیدا می‌کند مانند گرسنه که خوراک می‌خواهد و تشنه که آب می‌جوید و جوان شهوانی که زن می‌طلبد، و بسا انسان‌هایی هستند چنان غذایی می‌خورند که نیروی شهوت را تقویت می‌نماید، پس به‌سوی زن تمایل پیدا می‌کنند، و صحبت‌هایی را در دل می‌پرورانند که با زنان ارتباط داشته باشند و این‌ها انگیزه‌هایی می‌باشند که او را بر بسیاری از کارها وا می‌دارند.

و بسیاری مردم غذاهای سختی می‌خورند که دل‌هایشان سخت می‌شوند و به قتل و کشتار جرأت پیدا می‌کنند، و در بسیاری از چیزها که دیگران خشمگین نمی‌شوند آنها خشم می‌گیرند؛ پس اگر این دو قبیل مردم با روزه و شب‌بیداری تمرین نموده ریاضت کنند، یا به سن کهن‌سالی و پیری برسند و یا در اثر بیماری نحیف و لاغر بشوند اغلب مزاج آنها تغییر پیدا می‌کند، دلهایشان نرم و نفس‌های‌شان عفیف و پاک می‌گردند، از اینجاست که در وضعیت جوانان و پیرمردان تفاوت مشاهده می‌کنید، رسول خدا ج به پیرمرد اجازه داده است که در حال روزه همسرش را ببوسد و به جوان اجازه نداده است.

و از آنجمله: یکی عادت است، زیرا اگر کسی با چیزی بیشتر در تماس باشد و در لوح نفس او هیأت و شکلی مناسب به آن جایگزین شود بیشتر توجهش به‌سوی آن برمی‌گردد.

و از آنجمله: یکی این که گاهی نفس ناطقه از قید حیوانی رهایی یافته از فضای ملأاعلی هیأت‌های نورانی را می‌رباید، پس این‌ها گاهی باعث انس و آرامش قرار می‌گیرند و گاهی موجب تصمیم‌گیری بر کاری می‌شوند.

از آن جمله: یکی این که نفوس پست تحت تاثیر شیاطین قرار گرفته و متأثر می‌شوند و بسا اوقات منجر به خاطرات و افعالی می‌شوند.

باید دانست که امر خواب‌ها مانند امر خاطره‌هاست، البته این تفاوت وجود دارد که به هنگام خواب‌دیدن، نفس برای آن متجرد می‌شود و صورت و هیأت خواب‌ها برای او مجسم می‌گردند. محمد بن سیرین فرموده است که: دیدن خواب، بر سه قسم است: یکی با خود سخن‌گفتن؛ دوم ترساندن شیاطین، سوم مژده از طرف خداوند.