اهل جاهلیت در وضع اجتماعی بدی، قرار داشتند که نبی ج آن را اصلاح نمود:
باید دانست که در عصر جاهلیت بین مردم مناقشاتی وجود داشت که آنها را در تنگنا قرار داده روزگار را برای آنها سنگین درآورده بودند، و ازالۀ این مناقشات بدون از بینبردن سران آنها امکانپذیر نبود، مانند انتقام کشتگان که اگر کسی، کسی دیگری را میکشت، و ولی مقتول برادر قاتل یا پسر او را میکشت و او برمیگشت و یکی را از اینها میکشت، و وضعیت بدین منوال میچرخید، پس رسول خدا ج فرمود: «كل دم موضوع تحت قدمي هذه، وأول دم أضعه دم ربيعة». «که هر خونی که قبلاً انجام گرفته زیر پایم پایمال است و نخستین خونی که آن را پایمال نمودم خون ربیعه (که از نزدیکترین خویشاوندان آن حضرت جبود) میباشد»، و مانند مواریث که سران ملتها در آنها قضاوتهای گوناگونی انجام میدادند، و مردم از غصب مال مردم و انجام معاملات ربوی دست نمیکشیدند، بلکه آنها را ادامه میدادند، سپس قرن دیگری میآمد و به حجتهای قبلی احتیاج مینمود، رسول خدا ج این مناقشات فیما بین آنها را ریشهکن نمود و فرمود: «كل شيء أدركه الإسلام يقسم على حكم القرآن وكل ما قسم في الجاهلية أو حازه إنسان في الجاهلية بوجه من الوجوه فهو على ما كان لا ينقض». «که هر آنچه در اسلام میباشد به حکم قرآن تقسیم خواهد شد و آنچه در جاهلیت تقسیم شده و یا انسانی بوجه من الوجوه آن را بدست آورده است برقرار سابق بماند»، و مانند ربا که کسی به دیگری قرض میداد و بر او شرط افزونی میگذاشت، سپس او را در تنگنا قرار میداد اصل قرض و شرط اضافی را سرمایه قرار میداد و چیز دیگری اضافه بر آنها شرط میکرد و همینطور پیش میرفت تا که آن اموال به صورت قناطیر مقنطرۀ در میآمدند، پس رسول خدا ج به پرداخت اصل قرض فیصله نمود و ربا را ساقط کرد که ﴿لَا تَظۡلِمُونَ وَلَا تُظۡلَمُونَ﴾[البقرة: ۲٧٩]. «(با زیادگرفتن) ظلم نکنید و (کمکردن به) شما ظلم نشود». و امثال اینها که اگر پیغمبر خدا ج نمیبود متروک قرار نمیگرفتند.
باید دانست که بسا اوقات رسمی جهت ریشهکن کردن کینه و بغض مشروع میگردد، مانند آغاز نمودن دست راست در خوردن آب و غیره، زیرا بسیاری مردم مخالفتهایی دارند حاضر نیستند که دیگری را برتر بدانند و ابتدا از او شروع شود، پس مناقشه از بین نمیرفت، مگر بدین شکل، و مانند امام جماعت قرار گرفتن صاحب منزل، و جلو سوار شدن صاحب مرکب بر مرکبش از همراه و رفیقش و امثال آن، والله أعلم.