علامت ایمان و علامت نفاق:
چون نفاق عملی و همچنین آنچه در مقابل به آن میباشد یعنی اخلاص از امور مخفی هستند، لازم است که علامات هریکی را بیان نماییم و همین است منظور از قول رسول خدا ج که فرمود: «أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ كَانَ مُنَافِقًا خَالِصًا، وَمَنْ كَانَتْ فِيهِ خَصْلَةٌ مِنْهُنَّ كَانَتْ فِيهِ خَصْلَةٌ مِنَ النِّفَاقِ حَتَّى يَدَعَهَا، إِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ وَإِذَا حَدَّثَ كَذَبَ وَإِذَا عَاهَدَ غَدَرَ، وَإِذَا خَاصَمَ فَجَرَ». «هر کسی که این چهار خصلت از نفاق در او هست تا این که از آن دستبردار باشد، و آنها عبارتاند از این که، هرگاه او را امین بگیرند خیانت کند، و اگر صحبت کند دروغ بگوید، و اگر با کسی عهد و پیمان ببندد آن را میشکند و اگر با کسی درگیر باشد بدو بیراه بگوید».
و نیز فرمود: «ثَلاَثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ وَجَدَ بِهِنَّ حَلاَوَةَ الإِيمَانِ مَنْ كَانَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا وَأَنْ يُحِبَّ الْمَرْءَ لاَ يُحِبُّهُ إِلاَّ لِلَّهِ وَأَنْ يَكْرَهَ أَنْ يَعُودَ فِى الْكُفْرِ كَمَا يَكْرَهُ أَنْ يُقْذَفَ فِى النَّارِ». «سه چیز هست که در وجود هرکسی یافته شوند شیرینی ایمان را میچشد، این که خدا و رسول او را از هر کس بیشتر دوست داشته باشد، و این که با هرکس فقط به خاطر خدا دوستی برقرار نماید، و این که برگشت به کفر را چنان ناگوار داند که انداخته شدن خود در آتش را ناگوار میداند».
و نیز فرمود: «إذا رأيتم العبد يلازم المسجد فاشهدوا له بالإيمان». «هرگاه کسی را دیدید که آمد و رفت در مسجد را لازم گرفته است، به ایمان او گواهی بدهید».
و همچنین فرمود: «دوستی با علی علامت ایمان و بغض با او علامت نفاق است» فلسفه حدیث فوق این است که حضرت علی س در امور دین سختگیر بودند و آن را کسی میتواند تحمل نماید که طبیعتش ثابت و جاافتاده و عقلش بر هوشش غالب باشد.
و نیز فرمود: «دوستی با انصار نشانی ایمان است» فلسفهاش این که دو قبیله عرب مُعَدّی و یمنی باهم درگیری داشتند تا این که ایمان در میان آنان، وحدت و اتفاق آورد، پس کسانی که هم و غمشان اعلای کلمة الله بود کینه و بغض از دلهایشان رخت سفر بربست و کسانی که به این مقام نرسیده بودند حسد و کینه در وجودشان باقی ماند.