منقادشدن طبیعت برای عقل، کمال اوست:
و بسا اوقات انسان بر این پی میبرد که کمال انسان در این است که طبیعت او از عقل پیروی بکند، و چون طبیعتش سرکش هست که گاهی پیروی میکند و گاهی پیروی نمیکند، نیاز دارد که آن را به تمرین وا دارد، لذا اقدام به عمل سنگین میکند، مانند روزه، پس طبیعت خود را مکلف میکند، و متعهد میگردد که به وعده خویش وفا نماید، و همچنین به تدریج پیش میرود تا هدف بدست بیاید، و بسا اوقات از او گناهی سر میزند، پس چند روز روزه را در مقابل آن گناه بر خود لازم میگیرد تا او را از بازگشت به مثل آن گناه باز دارد. و بسا اوقات بهسوی زنان اشتیاق پیدا میکند، ولی توان به ازدواج ندارد و میترسد که شاید دست به فحشا بزند، لذا مجبور است که هیجان شهوت خود را با گرفتن روزه بشکند، و همین است مقصود قبول رسول خدا ج که فرمود: «فَإِنَّ الصَّوْمَ لَهُ وِجَاءٌ» که «روزه برای او آختهکردن است».