یکی از اسباب تحریف اغراض فاسد میباشند:
یکی از اسباب تهاون این است که اغراض و اهداف فاسد، مردم را به تأویل وا میدارند، مانند خشنودساختن پادشاهان در اتباع ایشان از خواهشات نفسانی، چنانکه خداوند میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَكۡتُمُونَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَيَشۡتَرُونَ بِهِۦ ثَمَنٗا قَلِيلًا أُوْلَٰٓئِكَ مَا يَأۡكُلُونَ فِي بُطُونِهِمۡ إِلَّا ٱلنَّارَ﴾[البقرة: ۱٧۴]. «به راستى کسانى که [بخشى] از کتابى را که خدا نازل کرده است، نهان مىدارند. و [به عوض] آن بهایى اندک مىستانند، اینان در درون خود جز آتش [فرو نمىبرند و] نمىخورند».
یکی از اسباب تهاون شیوع منکرات، خودداری علماء از نهی از آنهاست، چنانکه خداوند میفرماید: ﴿فَلَوۡلَا كَانَ مِنَ ٱلۡقُرُونِ مِن قَبۡلِكُمۡ أُوْلُواْ بَقِيَّةٖ يَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡفَسَادِ فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا قَلِيلٗا مِّمَّنۡ أَنجَيۡنَا مِنۡهُمۡۗ وَٱتَّبَعَ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مَآ أُتۡرِفُواْ فِيهِ وَكَانُواْ مُجۡرِمِينَ١١٦﴾[هود: ۱۱۶]. «پس چرا از امتهاى پیش از شما خردمندانى نبودند که از فساد در زمین باز دارند؟ مگر اندکى از آنان که نجاتشان دادیم. و ستمکاران به دنبال ناز و نعمتى افتادند که از آن بهرهمند بودند و گناهکار بودند».
و نیز رسول خدا ج در حق بنی اسرائیل وقتی که مبتلا به معاصی گشتند فرموده است: «نَهَتْهُمْ عُلَمَاؤُهُمْ، فَلَمْ يَنْتَهُوا، فَجَالَسُوهُمْ فِى مَجَالِسِهِمْ، وَوَاكَلُوهُمْ، وَشَارَبُوهُمْ، فَضَرَبَ اللَّهُ قُلُوبَ بَعْضِهِمْ بِبَعْضٍ، وَلَعَنَهُمْ عَلَى لِسَانِ دَاوُدَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا، وَكَانُوا يَعْتَدُونَ». «علمایشان آنها را منع کردند، ولی آنها باز نایستادند و آنان را در مجالس خود نشاندند و با آنها خوردند و نوشیدند، پس خداوند دلهای بعضی شانرا بر بعض دیگر زد و آنان را بر زبان داود و عیسی بن مریم †لعنت کرد بسبب عصیان و نافرمانیای که میکردند و بسبب آنکه سرکش بودند».