استخاره از خداوند در این باره
پس رو به درگاه خداوند کرده و استخاره نمودم، و به او روی آورده کمک خواستم، و از حول و قوۀ خویش بیرون آمده مانند مرده در دست مردهشور قرار گرفتم، و به آنچه که مرا به آن دعوت نموده شروع کردم و بزاری از خداوند خواستم تا قلبم را از لهو و لعب بازدارد و حقایق اشیاء را عیناً به من نشان دهد، و قلبم را استوار و زبانم را گویا گرداند، و مرا در آنچه که میگویم در پناه خود نگهدارد و در هر حالی به راستگویی موفق بگرداند و در ابراز آنچه که در قلب و فکرم میگذرد یاریم دهد یقیناً او نزدیک و دعاپذیر است، و اقدام نمودم به آن، در حالی که خاموش مجلس بیان و لنگ میدان مسابقهام و شدیداً به کمک خداوند نیازمندم، زیرا قلبم چنان مشغول است که لحظهای فرصت ندارم و آنچه را که میشنوم حفظ برایم میسر نیست تا که در موقع نیاز پیش هر آمد و رفت کنندهای بیان نمایم و جز این نیست که من به خودی خودم تنهایم آماده برای قبر، آن که فرزند وقت و شاگرد تقدیر و اسیر آنچه که از طرف خداوند میآید و فرصت شمار آنچه که خداوند برای زندگی مهیا کرده میباشد، پس هر کس که به این قانع میباشد باشد، و آن که چیز دیگری میخواهد پس اختیارش را دارد که هرچه میخواهد انجام دهد.
و چون اشارهای به فلسفۀ تکلیف و مجازات و اسرار شرائع نازل شده به رحمت، دربر گیرنده هدایت، به وسیله قول خداوندی: ﴿فَلِلَّهِ ٱلۡحُجَّةُ ٱلۡبَٰلِغَةُ﴾[الأنعام: ۱۴٩]. بوقوع پیوسته است و این رساله شعبهای است کامل از آن ما که بدرهای از افقش طلوع خواهد کرد، لذا مناسب است که «حجة الله البالغة» نامگذاری بشود، حسبی الله، ونعم الوکیل، ولا حول ولا قوة إلا بالله العلی العظیم.