تفصیل دو وجه تحصیل سعادت:
تفصیل آن از این قرار است که راه و روش اول برای کسانی میسر است که جاذبیت داشته باشند که اینگونه افراد در این جهان بسیار اندک میباشند، و بازهم به وسیله ریاضتهای طاقت فرسا و فارغ نمودن نیروها برای آن بدست میآید که خیلی کم مردم اینگونه اعمال را انجام میدهند، و پیشوایان این راه و روش، کسانی هستند که توجهی به امرار معاش و ادعایی در دنیا نداشته باشند، و آن هم به پایه تکمیل نمیرسد، مگر با تقدیم داشتن مجموعهای از روش دوم، و اصلاح نمودن منافع دنیوی و اصلاح نفس برای آخرت بدون مهمل گذاشتن یکی از این دو، امکانپذیر نیست، پس اگر اکثریت مردم جهان به این راه و روش متمسک شوند، دنیا ویرانه میگردد و اگر به آن مکلف گردند به منزله تکلیف به محال است؛ زیرا منافع مانند جبلت و سرشت قرار گرفتهاند.
و ائمه و رهبران روش دوم عالمان و مصلحان میباشند و همانها هستند که میتوانند ریاست دین و دنیا را به عهده بگیرند، و دعوت آنها در دنیا پذیرفته میشود و از روش آنها در جهان اتباع و پیروی به عمل میآید، و کمال اصلاحگران سابقین از اصحاب الیمین منحصر در همین است، و اکثریت مردم جهان را همینها تشکیل میدهند، و هریکی از ذکی و غبی، و مشغول و فارغ، میتواند بر آن جامه عمل بپوشاند و در آن هیچگونه تنگی احساس ننماید، و برای این که بندهای نفس خود را استوار نموده، کجیهایش را برطرف نماید، و مصایب و آلام پیشبینی شده در معاد را دفع نماید، این کفایت میکند. زیرا هر نفسی کارهای ملکی دارد که به انجام آنها لذت میبرد و از عدم انجام آنها رنج میبرد، اما حالات تجرد ملکی، عالم قبر و حشر پیشت میآیند، طوری که با طبیعت آنها را درک نمیکند اگرچه بعد از سالها تلاش باشد.
ستبدي لك الأيام ما كنت جاهلا
ويأتيك بالأخبار من لم تزود
به زودی واضح میکند برای تو روزگار آنچه را نمیدانستی، و میآورد خبرها را پیش تو کسی که تو برای او توشه تهیه نکرده بودی.
خلاصه احاطه و استقصا نمودن وجوه و راههای خیر، در حق اکثر مردم شبیه بالمحال است، و جهل کم چندان مضر نیست، والله أعلم.