مانع نوشتن
نبودن فرزندان در نزدم و نبودن علمای منصف و مطمئن در اطرافم که در مسائل دقیق و دشوار به آنان مراجعه نمایم و همچنین عدم دستیابیام به مراتب کامل در علوم منقول، آنچنان که علمای قرون مقبوله بر آن بودند، و همچنین وجودم در زمانی که جهل و تعصب و تبعیت از هوی و خوشبین بودن هر کس به آرای ردی خود، در مقابل دیگران، و این که معاصرت و هم دوره بودن برای دشمنی و تفاخر اقران، اصلی اساسی، و این که کسی دست به تألیف و تصنیف زند مورد نقد قرار میگیرد، همه اینها مرا از این اقدام باز میداشت.