حکمت الهی متقاضی بعثت رسولان است:
باید دانست که هدف از بعثت پیامبران جز این نیست که خیر نسبی معتبر در ادارهکردن امور، تنها منحصر در بعثت انبیا است، و حقیقت آن را جز علام الغیوب هم کسی دیگر نمیداند. آری، ما این را قطعاً میدانیم که در این باره اسبابی وجود دارد که بعثت از آنها متخلف نخواهد شد، و چون خداوند میداند که صلاح امت در این است که خدا را بپرستند و از او اطاعت نمایند، اما آنها بگونهای هستند که شخصاً نمیتوانند کیفیت آن را مستقیماً از خداوند تلقی نمایند، پس صلاح آنها منحصر در این قرار گرفت که از پیامبران اتباع نمایند؛ لذا خداوند در بهشت مقدر میفرماید که شخصی پیامبر شده آنها از او اتباع نمایند، و آن بدین شکل میباشد که یا زمان ظهور یک دولت و سرکوبشدن دولت قبلی فرا میرسد، لذا خداوند کسی را مبعوث میفرماید تا که صاحبان این دولت را به راه راست درآورد، چنانکه خداوند حضرت محمد ج را مبعوث فرمود.
و یا این که خداوند بقای قومی را مقدر فرموده و آن را بر سایر بندگان برگزیده است، لذا کسی را مبعوث میفرماید تا کجروی آنها را راست کند و به آنها کتاب تعلیم دهد، چنانکه خداوند حضرت موسی ÷را در میان بنی اسرائیل مبعوث فرمود، یا انتظام آنچه برای قومی مقدر است، در این است که دولت و دین در آنها استمرار یابد پس حکمت خداوند متقاضی این میباشد که بعثت مجددی انجام گیرد، مانند بعثت حضرات داوود و سلیمان علیهما السلام و گروهی از انبیای بنی اسرائیل †، و خداوند مقدر فرموده است که آنان را در برابر دشمنانشان پیروز گرداند، چنانکه میفرماید: ﴿وَلَقَدۡ سَبَقَتۡ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا ٱلۡمُرۡسَلِينَ١٧١ إِنَّهُمۡ لَهُمُ ٱلۡمَنصُورُونَ١٧٢ وَإِنَّ جُندَنَا لَهُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ١٧٣﴾[الصافات: ۱٧۱-۱٧۳]. «که و دستور ما فرا رسیده که بندگان ما که پیامبر هستند پیروز گردند و قشون ما غالب آید».
و علاوه بر آنان قومی دیگر وجود دارد که جهت اتمام حجت مبعوث میگردند، والله أعلم.