یکی از اسباب تحریف اجماع غیر مشروع میباشد:
یکی از اسباب تحریف اتباع از اجماع است، حقیقت آن این که گروهی از حاملان دین که عامه مردم بر این باورند که ایشان غالباً یا همیشه بر صواب هستند روی یک امر اتفاق نمایند، پس مردم میپندارند که این دلیل قاطع است بر ثبوت حکم، و این در صورتی است که اصل از کتاب و سنت نداشته باشد، و این، غیر از آن اجماعی است که امت رویش اجماع دارند، زیرا آنها اتفاق دارند بر این که اجماعی که مستندش کتاب الله، و سنت رسول الله و یا استنباط از یکی از آنها باشد درست و صحیح است، اما چیزی که مستندش کتاب یا سنت نباشد جایز ندانستهاند که اجماع گفته شود، و همین است مقصد قول خداوند که فرمود: ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱتَّبِعُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ بَلۡ نَتَّبِعُ مَآ أَلۡفَيۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَآ﴾[البقرة: ۱٧۰]. «و چون به آنان گفته شود: از آنچه خدا نازل کرده است پیروى کنید، گویند: [نه] بلکه از شیوهاى که نیاکانمان را بر آن یافتهایم، پیروى مىکنیم».
یهود نسبت به نفی نبوت حضرت عیسی ÷و حضرت محمد ج تمسک نجستند، مگر این که گذشتگان آنها نسبت به احوال ایشان تحقیق و بررسی نمودند، اینها را بر شرایط انبیاء نیافتند، و نصاری بسیاری احکام شرعی دارند که مخالف تورات و انجیل هستند، اما تمسکشان به آنها از اجماع گذشتگان است.