حیوان مرده در آب:
اما وضو گرفتن از آب مقید که بدون قید اسم آب بر آن اطلاق نمیشود، امری است که شرع آن را به نظر سحطی دفع مینماید. آری، میتوان به آن نجاست را زایل نمود، بلکه راجح هم همین است، علماء در باره جزئیات مردن حیوان در چاه بحث نمودهاند، و در باره ده در ده، و آب جاری حدیثی از رسول خدا ج منقول نیست، و آثار منقول از صحابه و تابعین مانند اثر ابن الزبیر در باره زنجی و اثر حضرت علی در باره موش و اثر ابراهیم نخعی و شعبی در باره گربه، از آن چیزهایی نیستند که محدثین روی صحت آنها گواهی بدهند، و نه جمهور اهل قرون اولی روی آنها اتفاق دارند، و بالفرض هم اگر صحیح باشند، امکان دارد آنها جهت تطییب قلوب و نظیف نگهداشتن آب باشند، نه از جهت وجوب شرعی همچنان که در کتب مالکیه آمده است، و بدون نفی این احتمال، قول دیگر خرط القتاد [۳۲]است.
خلاصه این که در این باب چیزی معتبر به که واجب العمل باشد وجود ندارد و حدیث قلتین از همه اینها بدون شبه ثابتتر است، و این محال است که خداوند در این مسایل برای بندگانش اضافه بر آنچه از منافع بکار میگیرند و وقوعش بسیار است که عامه مردم به آن مبتلا هستند، مشروع گرداند، و سپس رسول خدا ج به آن، به صراحت نص نفرموده باشد، و بین صحابه و بعدیها به شهرت نرسیده باشد، و حتی حدیثی هم در این باره وارد نشده باشد، والله أعلم.
[۳۲] دورکردن خار از درخت به دست. ضرب المثل است برای کار سخت و مشکل.