حجة الله البالغه - جلد اول

فهرست کتاب

عالم‌ترین مصنفین و مشهورترین آنان:

عالم‌ترین مصنفین و مشهورترین آنان:

چهار نفر از نظر وسعت علم، مفیدبودن تصنیف و شهرت ممتاز بودند و نیز هم‌عصر و هم‌زمان بودند:

نخستین ایشان: امام ابوعبدالله محمد بن اسماعیل بخاری است، هدفش این بود که احادیث صحیح، مستفیض، متصل را از احادیث دیگر جدا سازد، و نیز مسایل فقه، سیرت و تفسیر را از آن‌ها استنباط نماید، پس او جامع صحیح بخاری را تصنیف نمود و به شرایطش وفا کرد، این خبر به ما رسیده که مردی از صالحان رسول خدا ج را در خواب دید که می‌گفت: «ما لك اشتغلت بفقه محمد بن ادريس وتركت كتابي». «ترا چه شده است که به فقه شافعی مشغول شده‌ای و کتاب مرا ترک کرده‌ای»، او عرض نمود که یا رسول الله کتاب شما کدام است؟ فرمود: «صحیح بخاری» واقعتاً این کتاب در شهرت و مقبولیت بجایی رسیده که بالاتر از آن مقامی نیست.

دوم: امام مسلم نیشابوری است که او در نظر گرفت که احادیث صحیحی را جمع‌آوری کند که روی صحت آن‌ها محدثین اجماع نموده‌اند، بازهم متصل و مرفوع باشند که از آنها سنت استنباط گردد، و خواست که آن‌ها را به اذهان مردم نزدیک بگرداند و استنباط از آن‌ها سهل و آسان باشد، پس ترتیب جیّدی بکار برد و طرق هر حدیثی را در یک جا جمع نمود تا اختلاف متون واضح شود و تشعب اسانید به صراحت روشن گردد، و نیز بین احادیث مختلف تطبیق داد بگونه که برای هیچ عربی دانی عذری بجا نگذاشت تا بتواند از سنت اعراض نماید.

سوم: ابوداود سجستانی است، قصدش این بود که احادیثی را جمع‌آوری نماید که فقها از آن‌ها استدلال نموده در میان آنان متداول هستند و علمای امصار احکام را بر آن‌ها بنا نموده‌اند، پس او سنن خود را تصنیف نموده در آن احادیث صحیح، حسن، لیّن و صالح للعمل را جمع نمود.

امام ابو داوود فرموده است که من در کتابم چنین حدیثی ذکر نکردم که بر ترکش اجماع شده باشد و اگر حدیث ضعیفی را ذکر نموده ضعفش را نیز بیان کرده است، و اگر در حدیثی علتی وجود داشته آن را طوری بیان کرده است که ماهرین این فن آن را بشناسند، روی هر حدیثی چنان عنوانی گذاشته که فقیهی از آن استنباط نموده یا صاحب مذهبی، مذهبش را بر آن بنا نهاده است. بنابراین، امام غزالی و غیره تصریح نموده‌اند که کتاب او برای مجتهد کافی است.

چهارم: امام ابو عیسی ترمذی است، گویا او روش شیخین را مستحسن دانسته است که بیان کرده‌اند و ابهامی بجا نگذاشته‌اند، و ابوداوود را نیز مستحسن دانسته که هر حدیثی را که صاحب مذهبی به آن قایل شده جمع ‌آوری نموده است، پس هردو روش را بکار برده است و بر آن‌ها بیان مذاهب صحابه، تابعین و فقهای امصار را افزوده است، پس کتابی جمع ‌آوری نموده است که جامع است و در ذکر طرق حدیث اختصار بسیار لطیفی بکار برده است که یکی را ذکر نموده و به بقیه اشاره نموده است، وضعیت هر حدیثی را روشن نموده است که صحیح است یا حسن یا ضعیف یا منکر، و وجه ضعف را نیز بیان نموده تا تلاش‌کننده نسبت به آن بصیرتی داشته باشد، پس بشناسد که کدامیک صلاحیت دارد که بر آن بتوان اعتماد نمود و کدامیک چنین نیست، و نیز ذکر کرده است که مستفیض است یا غریب، مذاهب صحابه و فقهای امصار را نیز ذکر نموده است، کسی را که نیاز به اسمش بوده اسمش را ذکر کرده و اگر به کنیت کسی نیاز بوده کنیتش را بیان نموده است، و برای رجال العلم هیچ چیزی را مخفی نگذاشته است. بنابراین، گفته شده که این کتاب برای مجتهد کافی و برای مقلد بی‌نیازکننده است.