اگر مخالف به اشاره ظاهر گردد معتبر نیست:
و اگر به اشاره ظاهری یا مفهوم روشنی یا مورد نص، مخالف باشد اصلاً قابل قبول نخواهد شد، از تأویل قریب یکی آنست که عامی را که عادت به استعمال بعض افرادش در نظایر چنین حکم رواج دارد بر همین افراد تخصیص نمود، دوم عامی که در چنین موضع استعمال شود که عادت به تسامح در آن جاری باشد مانند مدح و ذم، سوم عامی است که جهت حکم شرعی بعد از افاده اصل حکم وضع گردد، پس آن به جای قضیه مهمله بکار گرفته میشود، مانند این قول که «مَا سَقَته السَّمَاءُ فَفِيهِ الْعُشْرُ».«در کشتزارهایی که از آب باران آب داده شوند یک دهم (عشر) است» و نیز این قول که «لَيْسَ فِيمَا دُونَ خَمْسَةِ أَوْسُقٍ صَدَقَةٌ». «کمتر از پنج وسق عشر ندارد»، از این قبیل است که هر یکی را بر صورت خاصی مناسب، به شهادت مناط حمل نمود، یا این که در صورت امکان آنها را بر کراهیت و بیان جواز حمل نمود، و تشدید را بر زجر باید حمل کرد به شرطی که از قبل اصرار و لجاجتی باشد. اما قول خداوندی: ﴿حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَيۡتَةُ﴾[المائدة: ۳]. «مردار برای شما حرام شده است» یعنی خوردنش.
﴿حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمۡ أُمَّهَٰتُكُمۡ﴾[النساء: ۲۳]. «مادرانتان بر شما حرام گردیده است» یعنی نکاحکردنشان.
و قول رسول خدا ج: «الْعَيْنُ حَقٌّ» بعضی تأثیرش ثابت است: «وَالرَّسُولَ حَقٌّ» یعنی به حقیقت برانگیخته شده است و قوله: «رُفِعَ عَنْ أُمَّتِي الْخَطَأُ وَالنِّسْيَانُ» بعضی گناه آنچه که در آن حالت انجام دادهاند و قوله: «لاَ صَلاةٌ إِلا بِطَهُورٍ». «وَلاَ نِكَاحَ إِلا بِوَلِيٍّ». «لا نِكَاحَ إِلا بِوَلِيٍّ» یعنی بر این اشیاء آثاری که شارع بر آنها قرار داده مترتب نمیگردد. ﴿إِذَا قُمۡتُمۡ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ فَٱغۡسِلُواْ﴾[المائدة: ۶]. «چون برای نماز برخیزید روی تان را و .. بشوید» یعنی اگر بر وضو نبودند، همه اینها ظاهر هستند نه مؤوّل؛ زیرا عربها هر لفظی را در محلی بکار میبرند و همان معنی را در نظر میگیرند که به آن محل مناسب باشد، و این است لغت آنها که نمیخواهند از ظاهرش منصرف گردد.