قدر با سببیت اسباب برای مسببات درگیری ندارد:
باید دانست که قدر با سببیت اسباب برای مسببات درگیری ندارد، زیرا آن با سلسلهای که باهم مرتب هستند متعلق میباشد، چنانکه رسول خدا ج در باره دعا نوشتن، دوا و پرهیز، وقتی که سؤال کرده شد که آیا اینها تقدیر را رد میکنند؟ فرمود: «وَهِىَ مِنْ قَدَرِ اللَّهِ» یا حضرت عمر س در باره داستان «سرغ» [۱۵]فرمود: «أليس إن رعيتَها في الخصب رعيتها بقدر الله؟» الخ.
بندگان اختیار کارهای خود را دارند، اما در این اختیار از خود اختیاری ندارند، زیرا آن معلول حضور آن صورتی است که مطلوب اوست و نفعش در نظر اوست و انگیزهای که پدید آمده و تصمیمی که اتخاذ گردیده است که نسب به آنها از قبل علم و آگهی نداشت، پس چگونه در آنها اختیاری داشته است، چنانکه آن حضرت ج میفرماید: «إِنَّ الْقُلُوبَ بَيْنَ أَصْبُعَيْنِ مِنْ أَصَابِعِ اللَّهِ يُقَلِّبُهَا كَيْفَ يَشَاءُ» «قلبها در بین دو انگشت از انگشتان خداوند هستند، هر طوری که بخواهد آنها را دگرگون میکند» والله اعلم.
[۱۵] اسم روستایی در تبوک.