رسمها در قبال منافع مانند قلب در مقابل جسد میباشند:
در گذشته به صراحت، و اشاره، ذکر نمودیم که منافع و نیاز دوم و سوم از آن چیزهایی هستند که بشر، بر آنها آفریده شده و به وسیله آنها از بقیه حیوانات ممتاز گردیده است، لذا محال است که آنها را ترک یا فرو گذاشت نماید، و در بسیاری از آنها به حکیم و عالمی نیازمند است که نیازمندی او و راه استفاده از آنها را بلد باشد، پیرو و منقاد مصلحت کلی باشد، یا بدین شکل که آن را به فکر و اندیشه استنباط نموده و یا در نفوس او قوۀ ملکی بودیعت گذاشته شده که آمادگی دارد تا از ملأاعلی بر او علومی نازل بگردد، و این دو امر کاملتر و مطمئنتر است، و بدون شک و تردید رسوم از منافعی هستند که به منزلۀ قلب از جسد به حساب میآیند، و گاهی در رسوم مفاسدی پدید میآید و آن هم از به ریاسترسیدن قومی است که از عقل کلی برخوردار نیستند، پس اقدام مینمایند به انجام کارهای درندگی، شهوت پرستی یا شیطانی و آنها را در منطقه ترویج مینمایند، و بیشتر مردم از آنها اقتدا مینمایند، یا از جهت دیگر مانند آن، این مفاسد پدید میآیند، لذا به شخصی نیاز پیش میآید که بسیار قوی و از غیب مؤید باشد و با در نظر گرفتن مصلحت کلی، بتواند رسوم را به حق برگرداند و آن هم با بکار بردن تدابیری که در اکثر، بجز تأیید شدگان به وسیله جبرئیل، به آن موفق نمیگردند.