حکم استحاضه:
حضرت حمنه در باره استحاضه استفتا نمود، و به استعمال پنبه و لجام دستور داده شد، و به اختیارنمودن یکی از دو امر اختیار داده شد، (یکی این که از هر ماهی شش یا هفت روز را حیض قرار داده در بقیه اوقات نماز بخواند، دوم ظهر را تأخیر و عصر را تعجیل نموده غسل بکند و جمع صوری بین نمازها انجام دهد، و همچنین در باره مغرب و عشائ، و برای نماز صبح غسل جداگانهای انجام دهد).
من میگویم که: اصل در این باره این است که وقتی رسول خدا ج دید که استحاضه از امور صحت و تندرستی نیست و اگر با آن نماز ترک گردد لازم میآید که تا مدت طولانی فروگذاشت شود، لذا خواست که آن را بر امری که بین آنها معروف بود حمل نماید، پس در اینجا دو وجه ظاهر شد:
یکی آنکه: آن عرقی است یعنی مرض مخفی است و حیض نیست، مانند خون بینی است، پس آن را بر حال تندرستی ارجاع داد که در هر ماهی چگونه به طهر و حیض مبتلا بود، آن را معمول قرار بدهد، پس در این صورت لازم است که او حیض را از غیر حیض تمییز بدهد، یا به شناخت رنگ که رنگ قویتر را مانند سیاهی حیض به حساب بیاورد، و یا به عادت، آن را مشخص نماید.
دوم آنکه: آن حیض فاسدی است، لذا از این وجه که حیض است، مناسب است که او به غسل، در وقت هر نماز، امر گردد، و اگر آن مشکل باشد پس به هردو وقت امر شود، و از این جهت که فاسد است مانع نماز قرار نمیگیرد، اما فلسفه بکار بردن پنبه و لجام آنست که خون به مقرش برگردد از آنجا تجاوز نموده به بدن و لباس زن سرایت نکند، جمهور فقهاء بر امر اول فتوی دادهاند، مگر این که مشکل بشود.