مخالفت بعضی از مناظرین اهل کلام
زمانی که جوش بیان و دقت نظر در تمهید قواعد بر من غلبه پیدا میکند، خود را میبینم که بسا اوقات مقتضای مقام، ایجاب میکند که آن چه را تاکنون جمهور اهل کلام هم نگفته است، بگویم. مانند متجلیشدن خداوند در مواطنی از معاد به صورت و شکلها، و مانند اثبات جهان غیر عنصری که در آن معانی و اعمال به صورتهای مناسبی متجسد میشوند؛ و حوادث در آن، قبل از آفریدهشدنش در روی زمین، آفریده میشوند، و اعمال به هیأتهای نفسانی ارتباط دارند که آنها سبب مجازات در دنیا و آخرت قرار میگیرند، و همچنین بحث در بارۀ قدر اجباری و امثال آنها. توجه داشته باشید که بنده جرأت ورود به این میدان را نداشتم، مگر بعد از این که آیات، احادیث و آثار صحابه و تابعین را در این باره به وضوح دیدم و همچنین گروههایی از خواص اهل سنت را که در علم لدنی امتیازاتی دارند را یافتم که به این قایلاند و قواعد و اصولشان را بر آن بنا میکنند.