رضا و سخط خدا نسبت به اعمال بندگان حکم نام دارد:
باید دانست که بندگان یک سری کارهایی دارند که خداوند به خاطر آنها راضی خواهد شد، و یک سری کارهایی دارند که به خاطر آنها ناراضی خواهد شد، و یک سری کارهای دیگری دارند که از انجام آنها نه راضی میشود و نه ناراضی، پس حکمت بالغ و رحمت کامل او خواست تا که انبیاء †بهسوی آنها مبعوث گردند و آنها را به زبان خودشان خبر بدهند که با اینگونه کارها رضا و خشنودی خداوند و با اینگونه کارها نارضایتی او متعلق میگردد، و دسته اول از کارها مطلوب و دسته دوم منهی عنه میباشد و در بقیه مختارند تا که ﴿لِّيَهۡلِكَ مَنۡ هَلَكَ عَنۢ بَيِّنَةٖ وَيَحۡيَىٰ مَنۡ حَيَّ عَنۢ بَيِّنَةٖۗ﴾[الأنفال: ۴۲]. «تا کسى که نابود شده است، از روى دلیل نابود شود و کسى که زندگى یافته است از روى دلیل زنده ماند» متحقق گردد.
پس وابستهشدن رضا و سخط به کاری، و بودن چیزی به گونهای که مطلوب یا منهی عنه باشد و یا در آن اختیاری باشد را حکم میگویند.