همکاران پادشاه و شرایط آنها:
و چون پادشاه به تنهایی نمیتواند همه این مصالح را برقرار نماید، لازم است که برای هر کار مهمی همکار و کمکی داشته باشد، و از شرایط همکاری این است که آنها امین و باتجربه باشند تا بتوانند مأموریت خویش را بنحو احسن انجام دهند، و نسبت به پادشاه و کشور فرمانبردار و خیرخواه باشند، ظاهر و باطن آنها یکی باشد، و هرکسی که مخالف با این شرایط باشد واجب است که عزل شود، و اگر پادشاه در کنارزدنش مسامحت نماید نسبت به کشورش خیانت کرده است و نظام ممکلت را به نسبت خود در معرض فساد قرار داده است.
و نباید آن چنان همکارانی را انتخاب کند که بعداً عزل و کنارزدنش درد سر پدید آورد، و یا از کسانی باشند که در پادشاهی حقی دارند مانند خویشاوندان و غیره که عزل و کنارزدن او زشت قررا میگیرد، و باید پادشاه دوست را از دشمن بشناسد و در میان دوستانش امتیاز قایل باشد؛ زیرا کسانی هستند که از بیم او با او دوستی برقرار مینمایند، و کسانی هستند که به امید و رغبت با او محبت میورزند، و کسانی هستند که ذاتاً با او محبت دارند که نفع او را نفع خود و ضرر او را ضرر خود میپندارند، پس دوست خیرخواه و دلسوز این است، هر انسان سرشتی دارد که بر او آفریده شده است و عادتی دارد که به آن معتاد شده است، و نباید پادشاه از کسی بیش از آنچه که در توان دارد امیدوار باشد.