اذان چگونه مشروع گردید:
چون صحابه پی بردند که نماز با جماعت امر مطلوب و مؤکدی است، و اجتماع به خاطر آن در یک زمان و مکان، بدون از اعلام و هشدار، ممکن نیست، نسبت به وسیله اعلام باهم صحبت کردند، از آتش یادآوری نمودند که رسول خدا ج آن را بنا به مشابهت مجوس، رد نمود، قرن را یاد کردند که بنا به مشابهت با یهود رد شد، از ناقوس اسم بردند در اثر مشابهت به نصاری مردود قرار گرفت، جلسه بدون تعیین، پایان یافت، عبدالله بن زید بن عبد س کیفیت اذان و اقامه را به خواب دید، آن را با آن حضرت ج در میان گذاشت فرمود: «رؤیا حق» «خواب بر حقی است».
این قصه دلیل روشنی است بر این که احکام به خاطر مصالح مردم، مشروع گشتهاند، و اجتهاد در آنها دخالتی دارد، و تیسیر اصلی است ریشهای، و مخالفت ملتهایی که در گمراهی استمرار دارند، در آنچه از شعایر دین به حساب میآید امر مطلوبی است، و این که گاهی غیر از پیامبر هم به وسیله خواب یا نفث فی الروع بر مقصود حق، اطلاع مییابد، ولی مردم به آن مکلف نمیگردند و شبهه از آن برطرف نمیشود، مگر این که رسول خدا ج آن را تثبیت بفرماید.
حکمت الهی متقاضی این شد که اذان اعلام و هشدار محضی نباشد، بلکه همراه با این از شعایر دین هم باشد، بگونهای که ندا به اعلام برای کسانی باشد که از مساجد دور هستند، و در آن اعلامی به عظمت دین باشد، و پذیرش آن از طرف ملت نشانی مطیع و فرمانبرداربودنشان برای دین خدا باشد، لذا واجب است که از ذکر الله، شهادتین و دعوت بهسوی نماز مرکب باشد، تا نسبت به آنچه هدف از آنست، تصریحی باشد.