و از راههای ترغیب تشبیه عمل است به آنچه در ذهن جایگزین شده است:
یکی آن که آن عمل به چنان چیزی تشبیه گردد که حسن یا قبحش از روی شرع یا عادت در اذهان آنها جایگزین باشد، و در این صورت لازم است که در میان این دو چیز وجه جامع و مشترکی وجود داشته باشد، چنانکه انتظارکشنده در مسجد بعد از نماز صبح تا طلوع خورشید به صاحب حج و عمره تشبیه شده است، و کسی که در هبه و بخشش رجوع کند به سگی که در استفراغش رجوع کند تشبیه شده است، نسبت او به محبوبان یا مبغوضان، و دعای خیر یابد برای او، هریکی از این امور وضعیت عمل را اجمالاً به آگهی میرساند، بدون این که به حسن یا قبح آن تعرض نماید، مانند آن که شارع فرمود: «تِلْكَ صَلاَةُ الْـمُنَافِقِ» یا فرمود: «وليس منا من فعل كذا، وهذا العمل عمل الشياطين أو عمل الـملائكة» یا فرمود: «رحم الله امرءًا فعل كذا وكذا» و امثال این عبارات.
و یکی وضعیت و حال خود عمل است از نظر ارتباطش به رضا یا سخط خداوند، و سبب قرارگرفتنش برای منعطفشدن دعای ملایکه به نفع یا ضرر او، چنانکه شارع میگوید: «إن الله يحب كذا وكذا ويبغض كذا وكذا» یا قول آن حضرت ج: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى وَمَلاَئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى مَيَامِنِ الصُّفُوفِ» که حکمت آن را قبلاً بیان کردیم، والله اعلم.