انتقال از تاریکیهای طبیعت بهسوی انوار بهشت:
باید دانست که انسان گاهی از تاریکیهای طبیعت بهسوی انوار بهشت ربوده میشود، پس آن انوار بر او غالب آمده ساعاتی چند از احکام طبیعت بگونهای بیزار شده، در سلک آنها فرو رفته و به جمع چیزهایی که به تجرید نفس برمیگردد میپیوندد سپس به حالت طبیعی خود برگشته، به چیزهایی که مناسب حالت اول است مشتاق میگردد و تا آن را در هنگام مفقود بودن انوار غنیمت بشمارد، و آن را دامی برای شکار آنچه که از دست داده قرار بدهد، پس با این وصف وضعی را از سرور و شادی درمییابد که از ترک پلیدی و بکار بردن مطهرات بدست میآید، و روی آن محکم میچسبد و پشت سر او انسانی میآید که از مخبر صادق شنیده است که این وضعیت کمال انسان است، و از آن وضعیت آفریدگارش راضی میباشد و نیز فواید زیادی به دنبال دارد، پس او را از ته دل تصدیق نموده بر دستورات او عمل میکند، و آنچه را به او خبر دادهاند بر حق مییابد، و درهای رحمت بر او گشوده میشوند، و به رنگ ملایکه رنگ مییابد، سپس پشت سر او کسی میآید که هیچ چیزی را از اینها نمیداند، ولی انبیاء †او را کشانده و مجبورش میکنند که هیأتی را برگزیند که او را برای فرورفتن در مسلک ملایکه آماده کند، و اینها آن دسته از مردم هستند که به زنجیر بهسوی بهشت کشانده میشود.