مشتبه قرارگرفتن بعضی معاملات:
و گاهی دو چیز چنان باهم شباهت دارند که از همدیگر ممتاز نمیگردند، مگر به امر بسیار مخفی که آن را به جز رسول خدا ج و علمای راسخ، کسی دیگر نمیتواند درک نماید، پس نیاز پیش میآید که جهت شناخت هریک از آنها علامتی مقرر گردد، و حکم نیکی و بد بودن آنها را مبتنی بر این علامات قرار داد، و احکام تفریق بین آنها را از آنها باید دریافت، مانند نکاح و زنا.
پس حقیقت نکاح برگزاری آن مصلحتی است که نظام جهان به همکاری زن و شوهر وتلاش نسل و حفظ شرمگاه و امثال آن وابسته است، و اینها اموری هستند مطلوب و پسندیده.
و حقیقت زنا، شهوت رانی و پارهکردن پردۀ حیا و فرو گذاشت از پایبندی به آنست، و همچنین عدم توجه به مصلحت کلی و نظام کلی است که اینها مورد سخط، و ممنوع میباشند، حالانکه این دو در بسیاری جهات باهم مشابهت دارند، زیرا در قضای شهوت، و زدودن درد غلبۀ شهوت و تمایل به زنان و امثال آنها مشترک میباشند، پس نیاز پیدا شد تا که هریکی از دیگری به علامت ظاهری ممتاز گردد، و مطلوب و ممنوع بودن آنها بر آن علایم دایر گردد.