بعد از آنها، قرونی بر تقلید خالص برخاستند:
فتنه این جدل و خلاف و تعمق از آن فتنه قبلی که بر سر حکم و پادشاهی درگیر بودند کمتر نبود، همچنان که آن فتنه پشت سر خود ملک عضوض و وقایع کر و کوری را به جا گذاشت این هم آن چنان جهل و اختلاط و شکوک و اوهامی را به جا گذاشت که نهایت و پایانی ندارند، پس بعد از آن قرونی فرا رسید که مردم بر تقلید محض چسبیده حق را از باطل و جدل را از استنباط تمییز نمیدادند...، پس فقیه در این روزها: به کسی گفته میشد که حرّاف و نطاقی باشد که اقوال فقهاء را بدون تمییز صحیح و سقیم یاد داشته باشد و آنها را مانند داستانها به نیروی نطق خود بیان نماید..، و محدث: کسی است که احادیث صحیح و سقیم را برشمارد، و به نیروی دهان آنها را مانند داستان بیان کند، من نمیگویم که این به صورت قاعدهای کلی بود؛ زیرا خداوند گروهی از بندگانش را دارد که عدم حمایت دیگران به آنان ضرری نمیرساند و آنان هرچند قلیل باشند حجة الله فی الأرض قرار میگیرند، و هیچ قرنی بعد از آن نمیآید مگر در آن فتنه بیشتر و تقلید فراگیرتر میباشد و امانت از سینه مردان بیشتر بیرون کشیده میشود تا این که به ترک بحث در دین اطمینان بیشتری حاصل میکنند و میگویند: ﴿إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّةٖ وَإِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّقۡتَدُونَ٢٣﴾[الزخرف: ۲۳]. «ما پدران را بر آیینی یافتیم و ما بر رد و نشان آنان اقتدا میکنیم». وإلى الله الـمشتكي وهو الـمستعان وبه الثقة وعليه التكلان«و به خدا شکایت میکنیم اوست یاریکننده و اعتماد به او و توکل بر اوست».