عامه مردم از صاحب شرع تقلید میکردند:
میگویم: پس از دو قرن چیزی از تخریج پدید آمد، ولی اهل قرن چهارم بر تقلید خالص روی یک مذهب، تفقه به آن و نقل قول از آن، اتفاق نظر نداشتند چنانکه از تتبع ظاهر میشود، بلکه در میان مردم دو قشر وجود داشت، علما و عامه مردم.
وضع عامه مردم چنین بود که در مسایل اجماعی که بین مسلمانان یا جمهور مجتهدین اختلافی وجود نداشت، مستقیماً از صاحب شرع تقلید میکردند، کیفیت وضوء، غسل، نماز، زکات و امثال آنها را از پدران و معلمان شهر خود یاد میگرفتند و مطابق به آن عمل میکردند، و اگر واقعهای برایشان پیش میآمد، از کدامیک مفتی استفتا مینمودند، بدون از این که مذهبی را تعیین نمایند.