بیشتر مردم بگونهای خلق شدهاند که نفع و ضرر خود را به واسطه تلقی نمایند:
اثبات برهان خداوند بر بندگان با بعثت رسل، از آنجاست که اکثر مردم بگونهای آفریده شدهاند که نمیتوانند نفع و ضرر خود را بدون واسطه تلقی نمایند، زیرا استعدادات آنها یا ضعیف هستند که بوسیله اخبار رسل تقویت میشوند، یا در آنجا مفاسدی وجود دارد که نمیتوان آنها را دفع نمود، مگر این که فشاری برخلاف دل بخواه آنها پیش بیاید.
و آنچنان بودند که در دنیا و آخرت مؤاخذه گردند، پس لطف و عنایت الهی به هنگام جمع و جوربودن بعضی اسباب علوی و سفلی لازم کرد که بهسوی زکیترین فرد قوم وحی بیاید تا آنها را بهسوی حق هدایت و راهنمایی کند، و به راه راست آنها را فرا خواند، پس او در میان آنها مانند آقایی هست که بردگان او بیمار گردند، پس به بعضی از نزدیکان و خواص خویش دستور دهد تا آنها را برای خوردن دارو تحت فشار قرار دهد چه آنها بخواهند یا نخواهند، پس اگر او شخصی را بر نوشیدن دارو فشار دهد حق دارد، اما لطف کامل متقاضی این شد که نخست آنها را بفهماند که بیمار هستند و نوشیدن دارو به نفعشان میباشد، و کارهای خارق العادهای انجام دهد تا اطمینان پیدا کنند که او راستگو است و نیز داروها را با قدری شیرینی آمیخته کند تا آنان اوامر را بر حسب بصیرت خویش انجام دهند و در انجام آنها راغب باشند.
پس معجزات، اجابت دعا و امثال آنها اموراتی هستند خارج از اصل نبوت ولی در اکثر اوقات لازم آن هستند، به ظهور پیوستن بزرگترین معجزات به سه سبب میباشد:
یکی آن که آن شخص از مفهمین باشد؛ زیرا این سبب قرار میگیرد تا بعض حوادث بر او منکشف گردند و دعای او اجابت شود و در اثر آن برکاتی نازل گردند، و برکت عبارت است از مفیدتر بودن شئ مانند این که در خیال گروه مقابل بیاید که لشکر بسیار است پس شکست بخورند، و یا این که طبیعت در غذا آمیزش خوبی صرف نماید و مانند کسی باشد که دو برابر این غذا صرف نموده است، و یا این که در خود چیز، افزونی بیاید، بدینگونه که ماده هوایی به همین صورت درآید از آن جهت که قوه مثالی در آن حلول کرده باشد و امثال آن از اسبابی که شمارش آن مشکل است.
دومی آن که ملأاعلی روی ترویج امر آن، اجماع نماید، پس این لازم میگرداند تا بهسوی او الهامها، تحولات و تقریباتی پیشاید که از قبل معهود نبودند، پس این موجب نصرت دوستان و بییار و مدد گذاشتن دشمنان قرار میگیرد و دستور خدا آشکار و ظاهر میگردد، اگرچه کفار ناراضی باشند.
سوم این که بنابر اسباب خارجی حوادثی پدید آید، مانند مجازات گناهکاران و پدیدآمدن حوادث بزرگی در فضا که خداوند آنها را معجزهای برای او قرار دهد، به اینطور که از قبل به آن خبر داده باشد یا مجازاتی بر مخالفت امر او مرتب گردد و یا موافق قانون مجازاتی که او خبر داده باشد و یا امری دیگر شبیه اینها.