حجة الله البالغه - جلد اول

فهرست کتاب

یکی از طرق ترغیب بیان اثر عمل در محفوظ نگهداشتن از شیطان است:

یکی از طرق ترغیب بیان اثر عمل در محفوظ نگهداشتن از شیطان است:

یکی آن که تأثیرش در محفوظ‌ نگهداشتن از شیاطین و غیره بیان گردد، چنانکه رسول خدا ج فرمود: «وَكَانَ فِي حِرْزٍ مِنَ الشَّيْطَانِ حَتَّى يُمْسِيَ». «آنروز تا شب از شيطان، حفاظت می‌شود» و فرمود: «لاَ يَسْتَطِيعُهَا الْبَطَلَةُ» یا وسعت رزق و ظهور برکت و امثال آن روی آن بیان گردد.

حکمتش در بعضی از این‌ها این است که او از خداوند سلامتی خواسته بود، و آن سبب است که دعا مستجاب گردد، همین است منظور قول رسول خدا ج که از خداوند نقل فرمود: «وَلَئِنْ اسْتَعَاذَنِي لَأُعِيذَنَّهُ، وَلَئِنْ سَأَلَنِي لَأُعْطِيَنَّهُ». «و اگر پناه بخواهد، او را پناه می‌دهم و اگر از من طلب کند، به او عطا می کنم» و حکمت در بعضی دیگر این که استغراق در ذکر خدا و توجه به جبروت و استمداد از ملایکه مناسبت را از این‌ها قطع می‌نماید و تأثیر وابسته به مناسبت است، و در بعضی دیگر آنست که ملایکه برای کسی که در چنین وضعی باشد دعا می‌کنند، پس او در راه‌های زیادی وارد می‌شود گاهی در جلب منفعت قرار می‌گیرد و گاهی در دفع مضرت مشغول می‌باشد.

یکی آن که تأثیرش در معاد بیان گردد، و حکمتش با بیان دو مقدمه واضح می‌شود:

مقدمه اول: آن که نسبت به چیزی نمی‌توان بیان کرد که این سبب است که در معاد ثواب یا عذاب بر آن متحقق می‌گردد، مگر آن که آن چیز با یکی از دو اسباب مجازات مناسبتی داشته باشد، یا این که در اخلاق چهارگانه که سعادت بر آن‌ها مبتنی است و تهذیب نفس به آن‌ها وابسته است دخالتی داشته باشد، و آن‌ها عبارت‌اند از: نظافت، خشوع لرب العالمین، گذشت و کوشش در برقراری عدل و انصاف، و یا این که در ترویج آنچه ملأاعلی بر آن اجماع نموده‌اند دخلی داشته باشد مانند پیاده‌کردن احکام شرع و کمک‌کردن به انبیاء از جهت اثبات و نفی.

و معنی مناسب این است که آن عمل مظنۀ این معنی یا عادتاً متلازم آن و یا راهی برای آن باشد.

مانند آن که کسی به گونه‌ای باشد که چنان دو رکعت نماز بخواند که با خود چیزی در دل نگوید این مظنۀ خضوع و خشوع و تذکر عظمت و کبریایی خدا و ترقی از پایه حیوانیت است.

و آنچنان که وضوء کامل راهی برای بدست ‌آوردن نظافت است که آن در نفس اثر می‌گذارد.

و آنچنان که صرف‌ نمودن مال زیاد که عموماً مردم به آن بخل می‌ورزند، و گذشت از ظالم و درگیرنشدن با کسی در دریافت حق خویش مظنه جوانمردی و متلازم آنست.

و هم‌چنان که غذا دادن به گرسنه، آب‌دادن به تشنه و کوشیدن در خاموش‌کردن آتش جنگ مظنه اصلاح عالم و راه آنست.

و آنچنان که دوستی با عرب‌ها راهی است برای برگزیدن هیأت و شکل آنان، و این راه توجه به تمسک‌ جستن به آیین ابراهیمی است، زیرا این در عادات و روش عرب مشخص شده است، و بالابردن‌شان شریعت مصطفوی است.

و آنچنان که همیشه زود افطار کردن نشانی دوری از آمیزش به آیین دیگران و دوری از تحریف در آنست.

همیشه حکماء، صنعت‌ گران و طبیبان احکام را بر مظان آنها دایر قرار داده‌اند، و همیشه عرب‌ها در سخنرانی‌ها و محاورات خویش روی این، عمل کرده‌اند، و ما برخی از آنها را ذکر کردیم...، و یا آن عمل بسیار سنگین قرار بگیرد، یا خفی و پوشیده باشد و یا موافق به طبع قرار نگیرد که بجز فرد مخلص نتواند کسی دیگر به آن قصد و اقدام نماید، و این عملکرد او نمونه‌ای از اخلاص او می‌باشد مانند خوردن زیاد آب زمزم، دوستی برگزارنمودن با حضرت علی س که او در امر الله شدید بود، و مانند دوستی با انصار، زیرا عرب‌های وابسته به معد، یا یمن، پس تألیف، معرف این است که بشاشت اسلام در دل‌ها جای گرفته است، و مانند بالارفتن بر کوه‌ها و بیداری در شب جهت حراست و نگهبانی لشکر اسلام که این بیانگر صدق نیت در اعلای کلمة الله و حبّ دین است.

مقدمه دوم: بدون شک هرگاه انسان بمیرد و به خود و آن هیأت‌هایی که ملایمت و منافرت به آن‌ها رنگ گرفته است باز‌اید لازماً دردمند شدن یا متنعم‌ گردیدن با نزدیک‌ترین صورتی که مناسب به آنجا باشد ظاهر خواهد گردید، و در اینجا ملازمت عقلی اعبتاری ندارد، بلکه آن نوعی دیگر از ملازمت است که به خاطر آن بعضی از احادیث النفس منجر به بعضی دیگر خواهند شد، و موافق به آن معانی، در خواب مجسم می‌گردند، چنانکه مانع‌شدن مؤذن برای مردم از عمل جنسی و خورد و نوش به صورت مهر زدن روی شرمگاه و دهان ظاهر می‌گردد.

باز در عالم مثال مناسبات دیگری هست که احکام بر آن‌ها بنا می‌گردند، پس ظهور جبرئیل تنها در صورت دحیه کلبی نه دیگری بنابر همین مناسبت بود، و همچنین ظهور آتش برای حضرت موسی ÷هم به همین مناسبت بود، پس کسی که از این مناسبات آگهی داشته باشد می‌داند که جزای این عمل به چه صورتی خواهد شد، چنانکه معبران خواب می‌دانند که چه معنی در این صورت که به خواب دیده‌اند، ظاهر گشته است.