حقیقت روح:
پس معلوم میشود که آنچه این شخص به وسیله آن کما هو باقی است غیر از این روح و غیر از این بدن و غیر از این مشخصات است که به نظر ظاهر دیده و شناخته میشوند، بلکه روح در حقیقت، حقیقتی است فردی و نقطهای است نورانی که وضعیت آن از وضعیت این حالات مختلف و متغایر که بعضی جوهر و بعضی دیگر عرض هستند، بالاتر است، و آن با کوچک همان رابطهای را دارد که با بزرگ دارد، و با سیاه همانطور مرتبط است که با سفید در ارتباط است، و متقابلات دیگر را باید بر این مقایسه نمود، و آن اولاً با روح هوایی رابطه و تعلق خاصی دارد و در مرحله دوم ارتباطش با بدن است، زیرا بدن جمال روح هوایی یا نسمۀ میباشد، و آن دریچهای است که از عالم قدس بر این نسمه چیزهایی فرود میآیند که این لیاقت آنها را داشته باشد.