حکمت حلت غنایم برای آن حضرت ج و امت او:
علت آن در حدیث، دو چیز بیان گردیده است: یکی آن که: چون خداوند به ضعف ما نگاه کرد آنها را برای ما حلال گردانید، دوم آن که: این در اثر آن است که خداوند نبی ما را بر انبیای دیگر و امت او را بر امتهای دیگر برتری عنایت فرموده است.
تحقیق این دو وجه از این قرار است که: پیامبران پیشین تنها بهسوی اقوامشان مبعوث میشدند و چون آنها محصور بودند جهاد با آنها ظرف یک دو سالی پایان مییافت و نیز ملتهای آنان قوی و تنومند بودند، میتوانستند هم جهاد کنند و هم به کشاورزی و تجارت و غیره بپردازند، لذا نیاز چندانی برای غنیمت نداشتند، خداوند خواست تا در اعمال آنها غرض دنیوی آمیخته نشود و پاداش کاملی به آنها تعلق بگیرد، و رسول خدا ج چون بهسوی همه مردم جهان مبعوث گردیده و آنها غیر محصور بودند و نمیتوانستند هردو کار جهاد و کاسبی مانند کشاورزی، تجارت و غیره را باهم انجام دهند نیاز داشتند تا غنیمت برای آنها حلال گردد.
و نیز چون امتش بنا به عمومیت دعوتش شامل مردمان ضعیفی از نظر اعتقاد بود، چنانکه رسول خدا ج در حق آنان فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ يُؤَيِّدُ هَذَا الدِّينَ بِالرَّجُلِ الْفَاجِرِ» «بدرستی که خداوند این دین را با مرد فاجر تایید میکند» و اینها فقط به خاطر هدف عاجلی میجنگند، و نیز رحمت خداوند در امر جهاد شامل حال آنها قرار گرفت، و غضب و خشم خداوند بر دشمنانشان واقع شد، چنانکه رسول خدا ج میفرماید: «وَإِنَّ اللَّهَ نَظَرَ إِلَى أَهْلِ الأَرْضِ فَمَقَتَهُمْ عَرَبَهُمْ وَعَجَمَهُمْ» «خداوند به اهل زمین نظر کرد و به عرب و عجم آن خشم نمود» این مستلزم آن قرار گرفت که مصونیت به طور کلی از اموال و خونهایشان برداشته شود، و با تصرف در اموال آنها در قلوبشان غیظ و غصّه ایجا گردد، چنانکه رسول خدا ج شتر ابوجهل را که حلقۀ نقرهای در بینی داشت به طور هدی حرم، به مکه فرستاد، تا که در غیظ کفار بیفزاید، و چنانکه به قطع و بریدن درختهای خرما قبیله بنی نظیر از یهود، به همین خاطر دستور داد، بنابر همین خاطر قرآن مبنی بر حلال بودن اموال غنایم برای این امت نازل گردید.