الف: قواعد کلی
سپس من کتابم را به دو قسمت تقسیم کردم، یکی قواعد کلیۀ که شامل مصالح رعایت شده در شریعت است که بیشتر آنها در همه ادیان موجود زمان پیامبر، مسلّم بودند که نسبت به آنها هیچگونه اختلافی وجود نداشت، مردم آن زمان، در بارۀ آنها نیاز به سؤالی نداشتند، و جناب نبی اکرم ج نسبت به آنها خبر داد، همانطور که به اصول مسلمه خبر میداد تا که از آنها بر فروع استفاده گردد، پس شنوندگان میتوانستند فروع را به آنها ارجاع دهند، زیرا در نظایر آنها در آیین عرب که منسوب به حضرت اسماعیل ÷بود و همچنین در آیین یهود و نصاری حتی مجوس چنین ممارست کرده بودند.
و من متوجه شدم که تفاصیل اسرار شرع به دو اصل برمیگردد: یکی مبحث برّ و اثم، ودیگری مبحث سیاست ملی، سپس متوجه شدم که نمیتوان بدون شناخت مبحث مجازات، منافع و سعادت نوعی، به حقیقت و کنه برّ و اثم دست یافت.
باز متوجه شدم که این مباحث بر مسایلی متوقف هستند که از مسلّمات این علم به حساب میآیند، و از حقیقت آنها بحث نمیشود، پس باید بنابر اتفاق ادیان روی آنها تصدیق نمود که گویا از مشاهدات هستند، و یا بنابر حسن ظنی که بر استاد و معلم هست و یا بنابر دلایلی که در علم بالاتری از آن علم یاد آوری میشود از آنها تصدیق نمود.
و در باره اثبات نفس و بقای آن و خوشحالی و دردش پس از خروج از جسد، بحث را طول ندادم، زیرا این بحثی است مسلم که در کتب قوم از آن کاملاً بحث شده است و فقط در این باره به آن مباحث پرداختم که دیدم در کتابهای گذشتگان نسبت به آنها اصلاً توجه نشده و یا نسبت به تفریع و ترتیبی که به استخراج آنها پی برد، چیزی ذکر نشده است، و همچنین به آن مسایل مسلمی توجه نمودم که دیدم قوم در باره آنها چیزی را بیان نکرده، و نیز دلایل سمعی را بیان نمودم که چندان بد آنها توجه نشده بود.
لذا من در این قسمت به بیان مسایلی میپردازم که لازم است در این فن، نسبت به آنها تصدیق شده باشد، بدون این که از حقیقت آنها بحثی بشود، سپس به کیفیت مجازات دنیوی و اخروی خواهم پرداخت، باز منافعی را بیان خواهم نمود که طبیعت بنی آدم بر آن خلق شده و انسانها هرگز آنها را با آنچه که عقلشان واجبش گردانیده اختیار ننمودهاند، سپس به بیان سعادت و بدبختی انسان که به اعتبار نوع، و به اعتبار آنچه که در آخرت ظاهر میشود توجه خواهم نمود، سپس به بیان اصول نیکی و گناهانی که اهل ادیان بر آنها اتفاق نظر دارند خواهم پرداخت، سپس به آنچه در باره سیاست ملت، از حدود و شرایعی که مقرر شده توجه خواهم نمود، و در آخر کیفیت و چگونگی استنباط احکام شرع از کلام النبی ج را بیان خواهم کرد.