خلیفه باید ثروت و مال و لشکر و قشون داشته باشد:
و خلیفه نمیتواند با پادشاهان ظالم بجنگد و نیروی آنها را شکست بدهد، مگر این که ثروت فراوان و نیروی نظامی فوق العادهای در اختیار داشته باشد، و در این باره لازم است به اسباب و آلاتی آگهی پیدا کند که متقاضی صلح یا جنگ و گرفتن جزیه و خراج باشند، و نخست باید بیندیشد که هدفش از جنگ چیست؟ آیا دفاع در برابر ظلم است و یا از بینبردن درندهصفتان فاسد که امیدی برای اصلاحشان وجود ندارند، و یا سرکوبنمودن آن دسته از مردم که در خبث و فساد در سطح پایینتری هستند یا از بینبردن قدرتشان؟ و یا سرکوبکردن قومی فسادکار که سرانشان کشته یا به زندان انداخته شوند، و ثروت و مال آنها مصادره گردند، و به گونهای مردم را از آنها متنفر قرار داد.
و مناسب نیست برای خلیفه که برای بدستآوردن هدف پایینتری دست به کار سختتر بزند، مانند این که برای دریافت ثروت و مال، گروه نیک و فرمانبردار را از بین ببرد، و باید خلیفه دل ملت را بدست بیاورد، و مقدار نفع هریکی را بداند و نباید از کسی بیش از آنچه در توانش باشد امیدوار گردد، و او باید قدر و منزلت سران قوم و مردان کارآمد را بشناسد و به آنها توجه داشته باشد و مردم را به جهاد و دفاع ترغیب و تهدید نماید.
و نخست باید او به فکر پراگنده نمودن نیروی دشمن قرار گیرد و شدت وحدت آنها را بشکند و بیم و رعب در دلهایشان جای دهد، تا از او اطاعت و پیروی کنند، و نتوانند برای خود نیرویی تشکیل دهند، پس هرگاه به این هدف دست یافت باید پندار خود را که در حق آنها پدید آمده قبل از جنگ تحقیق و بررسی کند، پس اگر احساس نمود که مجدداً دست به فساد میزنند آنان را به پرداخت مالیات خستهکننده و جزیه ریشهکنکننده برای غیر مسلمین، وادار میکند قلعه و پایگاهشان را از بین میبرد، طوری که نتوانند به حرکت ادامه بدهند.