خروج از تاریکیهای آمیختگی بهسوی نعمت:
و برای بیرونآمدن از تاریکیهای اختلاط بهسوی نعمت، تدریجات عجیبی وجود دارد، چنانکه آن حضرت ج در حدیث آخرین مردمی که از جهنم بیرون آمده ذکر نموده است، و این که برای نفوس شهواتی هست که بر آنها به نوبت از طرف نوع آنها وارد میگردند و به وسیلۀ آنها نعمتها متمثل میگردند، و شهواتی در سطح پایینتر هست که از همدیگر جدا میباشند، چنانکه آن حضرت جفرموده است: «دخلت الجنة فإذا جارية أدماء لعساء، فقلت: ما هذه يا جبريل؟ فقال: إن الله تعالى عرف شهوة جعفر بن أبي طالب للأدم اللعس، فخلق له هذه» [۳]. «داخل بهشت شدم در آن هنگام زنی گندمگون و زیبا دیدم، گفتم: ای جبرئیل! این کیست؟ گفت: خداوند علاقه جعفر بن ابی طالب را در باره زن گندمگون میدانست، پس این زن را برای او خلق کرد».
و نیز آن حضرت ج فرموده است: «إن الله أدخلك الجنة، فلا تشاء أن تحمل فيها على فرس من ياقوتة حمراء تطير بك في الجنة حيث شئت إلا فعلت» «خداوند تو را داخل بهشت میگرداند، پس اگر خواستی که سوار بر اسبی سرخ یاقوتی شوی و تو را در بهشت به پرواز دربیاورد هرکجا که بخواهی، درخواست کن و انجام میگیرد».
و نیز فرموده است: «إن رجلاً من أهل الجنة استأذن ربه في الزرع، فقال له: ألست فيما شئت؟ قال: بلى، ولكني أحب أن أزرع، فبذر، فبادر الطرف نباته واستواؤه واستحصاده، فكان أمثال الجبال، فيقول الله تعالی: دونك يا ابن آدم فإنه لا يشبعك شيء» «مردی از اهل بهشت از پروردگارش اجازه کاشتن بذر را گرفت، فرمود: مگر تو در چیزی که خواستی نیستی، گفت: بلی هستم، ولی دوست دارم که بذر بکارم پس بذر کاشت، فوراً سبز شد و بلندقامت گردید و وقت دروش رسید که مانند کوهی نمایان میکرد، پس خداوند میگوید: ابن آدم دست بردار، به تحقیق که چیزی شما را سیر نمیگرداند».
و پس از اینها آخرین نعمت دیدار با خدا و ظهور سلطان تجلیات در بهشت نزدیک [۴]است، و سپس از آن چیزهای دیگری خواهد بود که بنا به اتباع شرع از آنها یادی نخواهم نمود.
[۳] شیخ آلبانی در سلسله ضعیفه این حدیث را موضوع و ساختگی دانسته است. (مُصحح) [۴] تپه ریگ. (مترجم).