حجة الله البالغه - جلد اول

فهرست کتاب

۴- علاوه بر خدا علماء را ربّ قرار دادن:

۴- علاوه بر خدا علماء را ربّ قرار دادن:

و از آن جمله این که علماء و عابدان خود را علاوه بر خداوند، ارباب می‌پنداشتند، یعنی عقیده داشتند که آنچه آنها حلال نمایند فی الواقع حلال می‌گردد و آنچه را حرام کنند حرام می‌شود، و به انجام خلاف آن مؤاخذه خواهند شد، و هنگامی که آیه ﴿ٱتَّخَذُوٓاْ أَحۡبَارَهُمۡ وَرُهۡبَٰنَهُمۡ[التوبة: ۳۱]. «احبار و راهبانشان را به جاى خداوند، به خدایى گرفته‏اند» نازل گردید.

عدی بن حاتم از رسول خدا ج در باره آن سؤال کرد، آن حضرت ج فرمود: «كَانُوا يحلون لهم اشياء، فيستحلونها، ويحرمون عليهم أشياء، فيحرمونها» یعنی «چیزهایی را برای مردم حلال قرار می‌دادند آنان هم آنها را حلال می‌دانستند، و چیزهایی را حرام قرار می‌دادند، آنان هم آنها را حرام می‌دانستند».

حکمت آن این که «تحلیل و تحریم» عبارت‌اند از ایجاد نافذ که به نسبت فلان چیز مؤاخذه‌ای صورت می‌گیرد یا نمی‌گیرد که در ملکوت نفوذی داشته باشد که نسبت به فلان چیز مؤاخذه‌ای انجام می‌گیرد یا خیر، پس این تکوین و ایجاد سبب مؤاخذه و ترک آن قرار می‌گیرد، و این از صفات خداوندی است، اما نسبت تحلیل و تحریم به نبی اکرم ج به این معنی است که قول آن حضرت ج اشارۀ قطعی است که این را خداوند حلال و یا حرام قرار داده است، و اما نسبت آنها به‌سوی مجتهدان امت به این معنی است که آنان این تحلیل و تحریم را از شرع نقل می‌نمایند چه از نص شارع و چه با استنباط از کلام او باید دانست که وقتی خداوند رسولی را مبعوث فرموده رسالتش را با اظهار معجزه به اثبات رسانده، و به وسیله زبان او بعضی محرمات را حلال اعلام دارد، و بعض مردم در نفس خود یک نوع خودداری از آن چیز احساس نمایند و تمایلی در قلب آنها به حرمتش باقی بماند، زیرا در دین‌شان حرام است، پس این به دو صورت می‌تواند باشد، اگر نسبت به این شریعت شک و تردیدی داشته باشد پس او کافر است، و اگر مبنی بر این عقیده است که حرمت قبلی را غیر قابل نسخ می‌داند، زیرا معتقد است که خداوند بنده‌ای را به خلعت الوهیت نواخته و یا او را فنا فی الله می‌داند، پس نهی و کراهیت او را نسبت به امری مستوجب نقص در اهل و مال خود می‌پندارد، پس این شخص آن غیر را با خدا شریک قرار داده است و سخط و غضب او را مقدس پنداشته تحلیل و تحریم او را نیز مقدس می‌داند.