خداوند مخلوقش را پیش از آفرینش مقدر فرموده است:
رسول خدا ج فرمود: «إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ خَلْقَهُ فِى ظُلْمَةٍ ثُمَّ فَأَلْقَى عَلَيْهِمْ مِنْ نُورِهِ فَمَنْ أَصَابَهُ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ اهْتَدَى وَمَنْ أَخْطَأَهُ ضَلَّ». «خداوند مخلوق را در تاریکی آفرید و سپس از نور خویش بر آنها افکند، پس هرکسی که بر او از این نور درخشید هدایت یافت و آن که بر او نور ندرخشید گمراه شد». بنابر این، میگویم که: قلم بر علم خداوند خشک شد، یعنی خداوند آنها را پیش از آفرینش مقدر فرمود، پس در آنجا فی ذاته از کمال خالی بودند، لذا خواهان این بودند که کسی بهسوی آنها مبعوث گردد و آییننامه بر آنان نازل گردد، پس عدهای از آنان هدایت یافتند و گروهی گمراه ماندند، و باری دیگر همه اینها را مقدر فرمود، اما آنانی که از خود وضعی داشتند بر آنها مقدم قرار گرفتند که به بعثت رسول وضع بدست آوردند، چنانکه رسول خدا ج به نقل از خداوند میفرماید: «كلكم جائع إلا من أطعمته، وكلكم ضال إلا من هديته». «که همه گرسنه هستید، مگر کسی که من به او غذا دادم، همه گمراه هستید، مگر کسی که من او را به راه آوردم»، یا ما میگوییم که: این اشاره به واقعهای است، مانند واقعه بیرونآوردن ذریت آدم ÷.
رسول خدا ج فرمود: «إِذَا قَضَى اللَّهُ لِعَبْدٍ أَنْ يَمُوتَ بِأَرْضٍ جَعَلَ لَهُ إِلَيْهَا حَاجَةً». «هرگاه خدا در حق بندهای فیصله کند که در سرزمینی بمیرد برای او در آنجا کاری (حاجتی) پیدا میکند» در اینجا اشاره به آن است که بعضی حوادث پدید میآید تا نظام اسباب از هم نپاشد، پس اگر این از الهام یا بعثت تقریبی، سرچشمه نگرفته است باید پدید آید.