واجب است در جلوی همه ثابت کرد که این مرد عالم معصومی است:
باز لازم است که این عالم در جلوی همه ثابت کند که او به سنت راشده آشنا و در آنچه میگوید از خطا و گمراهکردن معصوم است، و نیز از این هم معصوم است که قسمتی از اصلاح را بلد باشد و قسمتی دیگر را خیر، و این در دو وجه منحصر میباشد، یکی آن که آن را از مردی نقل کند که کلام بر او منتهی است که همه به کمال و عصمت او اعتقاد داشته باشند و این نقل پیش آنها کاملاً محفوظ باشد که بتواند آنها را بر حسب عقیدۀشان مؤاخذه نمود و علیه آنها احتجاج نمود و آنها را قانع کرد، دوم آن که خود او کسی باشد که کلام بر او منتهی است و مردم بر او اتفاق و اجماع داشته باشند.
خلاصه این که باید در میان مردم شخص معصومی وجود داشته باشد که روی او اتفاق و اجماع قرار گیرد، و یا این که اگر خود شخص معصوم موجود نیست روایات او در نزد آنها محفوظ باشند و بدانند که وضع قابل اتباع است و از او این روشها پدید آمدهاند و از نفع آنها باخبر باشد، و نیز گناهها را بداند و از ضرر آنها آگاه گردد؛ زیرا اینها چنین چیزی نیستند که به برهان و عقل متصرف در معاش بتوان آنها را دریافت و یا با حسّ، آنها را درک نمود، بلکه آنها اموری هستند که از حقایق آنها جز وجدان، کسی پرده بر نمیدارد، پس همانگونه که گرسنگی، تشنگی و تأثیر دوای گرم یا سرد فقط به وسیله وجدان درک میگردند همچنین شناخت این که کدام چیز با روح مناسبت یا منافرت دارد را نمیتوان درک کرد مگر با ذوق سالم.