حضرت آدم و حضرت موسی:
و نیز فرمود: «که آدم و موسی پیش پروردگارشان بحث و تبادل نظر کردند».
معنی پیش پرورگارشان، این است که روح حضرت موسی ÷به بهشت جذب گردید و در آنجا با حضرت آدم ÷ملاقات نمود.
فلسفه این واقعه از این قرار است که خداوند به وسیله زبان آدم بر موسی ÷علمی القا نمود همانگونه که کسی در خواب میبیند که فرشته یا مرد نیکی از او سؤال میکند و با او صحبت رد و بدل مینماید تا این که بدین وسیله به علمی پی میبرد که از قبل به آن آگهی نداشت، در اینجا علم بسیار دقیقی بود که بر موسی ÷مخفی مانده بود تا این که خداوند آن را در این واقعه بر او منکشف ساخت، و آن این که در داستان حضرت آدم ÷دو وجه وجود داشت:
یکی: متعلق به خصوصیت حضرت آدم بود، و آن این که تا زمانی که از درخت نخورده بود نه تشنه میشد و نه گرمی احساس میکرد، نه گرسنه میشد و نه برهنه میگشت، بلکه به منزله فرشتهای بود، پس وقتی که درخت را خورد حیوانیت بر ملکیت غالب آمد و ملکیت در زیر آن پنهان ماند، پس لازماً وقتی که درخت را خورد نافرمان قرار گرفت، استغفار از آن بر او لازم گردید.
دوم: متعلق به آن تدبیر کلی بود که خداوند در آفرینش این جهان آن را در نظر گرفته بود، و آن را قبل از آفرینش آدم به ملایکه وحی نموده بود که خداوند میخواهد آدم را بیافریند و نوع او در روی زمین، خلیفه قرار گیرد، گناه کند و استغفار نماید بخشیده خواهد شد، تکلیف در آنها متحقق شود، پیامبران در میان آنان مبعوث گردند ثواب و عذاب بر آنها مرتب گردد، به مراتب کمال و ضلال راه یابند.
و این نشأت بسیار بزرگ جداگانه است، پس خوردن درخت موافق به منظور و حکمت حق تعالی بوده و همین است منظور از قول رسول خدا ج که فرمود: «لَوْ لَمْ تُذْنِبُوا لَذَهَبَ اللَّهُ بِكُمْ وَلَجَاءَ بِقَوْمٍ آخرين يُذْنِبُونَ فَيَسْتَغْفِرُونَ فَيَغْفِرُ لَهُمْ». «اگر گناه انجام ندهید خداوند شما را از بین میبرد و قومی دیگر را میآورد تا گناه کند سپس استغفار نماید پس میآمرزد آنها».
آدم اولین کسی بود که بهیمیت بر او غالب آمد و علم ثانی بر او مخفی ماند، و وجه اول او را فرا گرفت و در حد خود شدیداً مورد عتاب قرار گرفت، سپس این حالت از او برطرف شد و درخششی از علم ثانی بر او درخشید، باز وقتی که به بهشت منتقل گردید وضعیت را به وضاحت بیشتری دریافت.