دعاهای پیامبر صبرای عمرو بن عاص، حکیم بن حزام، جریر و آل بسر ش
ابن عدی از جابر سبه شکل مرفوع روایت نموده: «بار خدایا، برای عمروبن عاص بیامرز، سه بار، وقتی او را برای صدقه صدا مینمودم آن را برایم میآورد». این چنین در المنتخب (۲۵۰/۵) آمده است. و طبرانی از حکیم به شکل مرفوع روایت نموده: «بار خدایا، برایش در خرید و فروشش برکت بده»، این را برای حکیم بن حزام گفته است و نزد عبدالرزاق و ابن ابی شیبه از وی روایت است که: پیامبر صوی را فرستاد، تا به یک دینار برایش قربانی بخرد، وی آن را خرید و باز به دو دینار فروختش، بعد به یک دینار گوسفندی را خریداری نمود، و دینار دیگر را آورد، آن گاه نبی خدا صبرایش به برکت دعا نمود، و دستورش داد که یک دینار را صدقه کند [۸۲۴]: این چنین در المنتخب (۱۶۹/۵) آمده است.
و طبرانی از جریر سروایت نموده، که گفت: من بر اسب استوار و ثابت نمیماندم، این را برای رسول خدا صیاد نمودم، وی دستش را بر سینهام زد، حتی که اثر دستش را بر سینهام احساس نمودم، فرمود: «بار خدایا، ثابتش دار، و هدایت کننده و هدایت شدهاش بگردان»، بعد از آن دیگر از اسبم نیافتادم. ابن ابی شیبه هم این را از وی روایت نموده، که گفت: رسول خدا صبه من گفت: «آیا مرا از ذی الخلصة راحت نمیسازی» - خانهای بود متعلق قبیله خثعم در جاهلیت که کعبه یمانی نامیده ذکر نموده [۸۲۵]، چنانکه در المنتخب (۱۵۲/۵) آمده است.
ابن عساکر از عبداللَّه بن بسر سروایت نموده، که گفت: من و پدرم بر دروازه خانهمان نشسته بودیم، که ناگهان رسول خدا صبر قاطرش پدیدار گردید، پدرم به او گفت: ای رسول خدا، آیا پایین نمیآیی، تا طعام صرف کنی و به برکت دعا نمایی؟ بنابراین وی پایین آمد،نان صرف نمود و بعد از آن گفت: «اللَّهُمَّ ارْحَمْهُمْ، وَاغْفِرْ لَهُمْ، وَبَارِكْ لَهُمْ فِي رزقهم»، ترجمه: «بار خدایا، رحمشان نما، برایشان بیامرز و برایشان در رزقشان برکت عنایت فرما» [۸۲۶]. طبرانی این را به شکل طولانی روایت نموده: و افزوده: ما برای همیشه وسعت در رزق را از خداوند ﻷاحساس مینماییم. این چنین در المنتخب (۲۲۰/۵) آمده است.
[۸۲۴] صحیح. ابوداوود (۴/ ۳۳) آلبانی آن را صحیح دانسته است. [۸۲۵] بخاری (۳۰۲۰) مسلم (۲۴۷۵). [۸۲۶] صحیح. ابن عساکر (۶/ ۱۳۹) طبرانی (۱۸۲) اصل آن در صحیح مسلم (۲۰۴۲) کتاب الاشربه است. ترمذی (۳۵۷۶) نسائی در الکبری (۴/ ۲۰۲).