پیامبر صو آموزش ذکر جامعی برای ابوامامه
احمد، ابن ابی الدنیا - لفظ هم از وی است -، نسائی، ابن خزیمه و ابن حبان در صحاح خویش به اختصار و حاکم - که آن را به شرط بخاری و مسلم صحیح دانسته - از ابوامامه سروایت نمودهاند که گفت: پیامبر صمرا در حالی دید که لب هایم را حرکت میدهم، به من گفت: «ای ابوامامه برای چه لبهایت را حرکت میدهی؟» گفتم: ای رسول خدا، خداوند را یاد میکنم، گفت: «آیا تو را به بیشتر و بهتر از ذکر شب و روزت خبر ندهم؟» گفتم: آری، ای رسول خدا، گفت: «میگویی: سبحان اله عدد ما خلق، سبحان الله ملأ ما خلق، سبحان الله عدد ما في الارض، سبحان الله ملء ما في الارض والسماء، سبحان الله عدد ما احصى كتابه، سبحان الله ملء ما احصى كتابه، سبحان الله ملء كل شىء، الحمدلله عدد ما خلق والحمدلله ملء ما خلق، والحمدلله عدد ما في الارض والسماء، والحمدلله ملء ما في الارض والسماء، والحمدلله عدد ما احصى كتابه، والحمدلله ملء ما احصى كتابه، والحمدلله عدد كل شىء والحمدلله ملء كل شىء»، نسبت پاکی است خداوند را به عدد آنچه آفریده، نسبت پاکی است خداوند را به پُری آنچه آفریده، نسبت پاکی است خداوند را به عدد آنچه در زمین است، نسبت پاکی است خداوند را به پری آنچه در زمین و آسمان است، نسبت پاکی است خداوند را به عدد آنچه کتابش شمرده، نسبت پاکی است خداوند را به پری آنچه کتابش شمرده، نسبت پاکی است خداوند را به پری همه چیز، ستایش خدا راست، به عدد آن چه آفریده، ستایش خدا راست به پری آنچه آفریده، ستایش خدا راست به عدد آنچه در زمین و آسمان است، ستایش خدا راست، به عدد آنچه کتابش شمرده، ستایش خدا راست به پری آنچه کتابش شمرده، ستایش خدا راست به عدد همه چیز و ستایش خدا راست به پری همه چیز». طبرانی این را به دو اسناد روایت نموده، یکی از آنها حسن است و لفظش چنین است: «آیا تو را از چیزی خبر ندهم، که وقتی آن را بگویی، و بعد شب و روز زحمت بکشی و بدان نرسی؟» گفتم: اری، گفت: میگوید: «الحمد لله» آن را به اختصار ذکر نموده، و گفته: «و مثل آن تسبیح میگویی و مثل آن تکبیر میگویی» [۶۸۴]. این چنین در الترغیب (۹۹/۳) آمده است. طبرانی این را هم چنان به اسناد دیگری روایت نموده، و در آن گفته: «آیا تو را به چیزی دلالت نکنم که از ذکر شب و روز بزرگتر است؟ میگویی: الحمد لله» و آن را به اختصار ذکر نموده. و در روایتی آمده: «و به مثل آنها خداوند را تسبیح میگویی»، بعد از آن گفت: «اینها را بیاموز و برای آنانی که بعد از تو میآیند بیاموز». در این لیث بن ابی سلیم آمده، وی چنان که هیثمی (۹۳/۱۰) گفته، مدلس میباشد.
[۶۸۴] حسن. طبرانی در الکبیر (۸/ ۲۳۸) هیثمی آن را در المجمع (۱۰/ ۹۳) حسن دانسته است. همچنین احمد و ابن ابی الدنیا و نسائی و ابن خزیمة و دیگران. نگا: صحیح الترغیب (۱۵۷۵) و الصحیحة (۲۵۷۸) و المجمع (۹۳۱۰).