قول حذیفه هنگامی که بر بالین مرگ قرار داشت
بخاری در الادب (ص۷۲) از خالدبن ربیع روایت نموده، که گفت: هنگامی که بیماری حذیفه سشدید شد، قوم وی و انصار این را شنیدند، و در دل شب یا هنگام صبح نزدش آمدند، گفت: این چه وقت است؟ گفتیم: دل شب یا هنگام صبح، گفت: از رفتن صبحگاهان (به سوی) آتش به خداوند پناه میبرم! افزود: آنچه را به آن کفن شوم آوردهاید؟ پاسخ دادیم: آری، گفت: کفنهای گران قیمت نیاورید، چون اگر برایم نزد خداوند خیر باشد، در عوض آن کفن، بهتر از آن به من داده میشود، و اگر غیر آن باشد، به سرعت [آن کفن] از تنم بیرون کشیده میشود. و ابونعیم در الحلیه (۲۸۲/۱) از ابووائل روایت نموده، که گفت: هنگامی که مریضی حذیفه شدید شد، مردمی از بنی عبس نزدش آمدند، خالدبن ربیع عبسی به من خبر داد و گفت: در مدائن و در دل شب نزدش وارد شدیم... و مانند آن رامتذکر شده است. حاکم این را در المستدرک (۳۸۰/۳) از ابومسعود انصاری سبه معنای آن به اختصار روایت کرده است. و نزد ابونعیم در الحلیه (۲۸۳/۱) از صله بن زفر روایت است که: حذیفه مرا و ابومسعود را فرستاد و ما برایش کفن از حلّه یمنی به سیصد درهم خریدیم، گفت: آنچه را برای من خریدهاید به من نشان دهید، و آن را به او نشان دادیم، گفت: این برایم کفن نیست، دو چادر سفید که همراهشان پیراهن هم نباشد کفایت میکند، چون بعد از اندک درنگ یا بهتر از آن دو برایم داده میشود یا بدتر از آن دو، آن گاه برایش دو چادر سفید خریدیم. نزد وی هم چنین (۲۸۲/۱۹ از ابومسعود به اختصار روایت است، و در روایت وی آمده: با این چه میکنید؟ اگر دوستتان صالح باشد خداوند تعالی عوض آن را میدهد، و اگر غیر آن باشد گوشههای قبر را تا روز قیامت بر من تنگ خواهد نمود. این را حاکم (۳۸۰/۳) از قیس بن ابی حازم همانند آن روایت کرده، و در روایت وی آمده است: و اگر غیر آن باشد خداوند در روز قیامت آن را به رویش خواهد زد.