حیات صحابه – جلد پنجم

فهرست کتاب

اندرز و موعظه ابوموسی اشعری س

اندرز و موعظه ابوموسی اشعری س

ابونعیم در الحلیه (۲۵۷/۱) از ابوکنانه از ابوموسی روایت نموده که: وی آنانی را که قرآن را حفظ نموده بودند جمع کرد، و متوجه شد که تعدادشان به سیصد تن می‏رسد، وی عظمت و بزرگی قرآن را بیان داشته و گفت: این قرآن برای‏تان اجرهم می‏باشد و گناه هم می‏باشد قرآن را پیروی کنید و قرآن شما را دنبال نکند، چون کسی که قرآن را پیروی نماید، وی را در باغچه جنت پایین می‏نماید، و کسی را که قرآن دنبال نماید، او را از عقبش می‏راند و در آتش می‏اندازد. و نزد وی همچنان از ابواسود دیلی (از پدرش) روایت است که گفت: ابوموسی قاریان را جمع نمود، و گفت: جز حافظ قرآن را برای ورود نزدم اجازه ندهید، می‏گوید: در حدود سیصد تن نزدش وارد شدیم، وی برای ما وعظ نمود و گفت: شما قاریان اهل این سرزمین اید، چنین نشود که درازی زمان روی شما اثر بگذارد، و قلب‏هایتان سخت گردد، چنان که قلب‏های اهل کتاب سخت شده بود، بعد از آن گفت: برای ما سوره‏ای نازل شد، که آن را در درازی و تشدید به برائت تشبیه می‏دادیم، من آیه را از آن حفظ نمودم: اگر برای فرزند آدم، دو وادی از طلا باشد، در طلب وادی سومی در ضمن آن‏ها می‏باشد، و شکم ابن آدم را جز خاک چیزی نمی‏تواند پُر کند [۵۳۲]، سوره دیگری نازل شد، که ما آن را به مسبحات [۵۳۳]تشبیه می‏دادیم، اولش چنین بود: سبح لله، من آیه‏ای را از آن حفظ نمودم:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفۡعَلُونَ ٢[الصف: ۲].

ترجمه: «ای مؤمنان! آنچه را به آن عمل نمی‏کنید چرا می‏گویید؟».

«فَتُكْتَبُ شَهَادَةٌ فِي أَعْنَاقِكُمْ، ثُمَّ تُسْأَلُونَ عَنْهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ» [۵۳۴]. «شهادتی بر گردن‏هایتان نوشته می‏شود، و باز از آن در روز قیامت پرسیده می‏شوید» [۵۳۵].

[۵۳۲] این از منسوخ قرآن است. [۵۳۳] یعنی سوره هایی که شروع‌شان به «سبح لله» و یا لفظ مشابه به آن شده است. [۵۳۴] این جزء دوم آیت نیز از قرآن منسوخ است. [۵۳۵] صحیح. دارمی (۳۳۲۸) به مانند آن.