حیات صحابه – جلد پنجم

فهرست کتاب

خواب ماندن پیامبر صو اصحابش از نماز به مشیت و اراده خدا

خواب ماندن پیامبر صو اصحابش از نماز به مشیت و اراده خدا

بیهقی در الاسماء والصفات (ص۱۰۹) از عبداللَّه بن مسعود سروایت نموده، که گفت: هنگامی که رسول خدا صاز حدیبیه برگشت، در منزلی هنگام آخر شب برای استراحت پایین آمد، و فرمود: «کی از ما حراست می‏کند؟» عبداللَّه گفت: من، فرمود: «تو» دوبار یا سه بار یعنی تو خواب می‏روی - بعد از آن فرمود، و «تو بدری آن هستی» بنابر آن حراست نمودم، هنگامی که صبح نزدیک گردید، مرا آنچه فرا گرفت که رسول خدا صگفته بود و به خواب رفتم، و فقط به گرمی آفتاب بر پشت‏هایمان بیدار شدیم، آن گاه رسول خدا صبرخاست، و چنان که عمل می‏نمود عمل کرد، و بعد از آن نماز صبح را گزارد و گفت: «اگر خداوند متعال می‏خواست از آن نمی‏خوابیدید، ولی خواسته این برای کسانی که بعد از شمااند [دستورالعمل] باشد لذا همینطور شد»، یعنی برای کسی که خواب رفت یا فراموش نمود.

و نزد وی هم‏چنین از عبداللَّه بن ابی قتاده از پدرش در حدیث جای وضوء روایت است که گفت: پیامبر صفرمود: «خداوند متعال وقتی که بخواهد روح‏هایتان را قبض می‏کند و وقتی که بخواهد بر می‏گرداند»، بعد قضای حاجت نمودند و وضوء کردند، تا اینکه آفتاب سفید شد، آن گاه برخاست و نماز گزارد [۵۲]. بخاری هم این را در صحیح به این اسناد، چنانکه بیهقی می‏گوید، روایت کرده است.

سوال یهودیی از عمر بن خطاب سدرباره این آیه ﴿وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ.

عبدبن حمید، ابن جریر، ابن منذر و ابن خسرو - که لفظ از وی است - از طارق بن شهاب روایت نموده‏اند که گفت: یهودیی نزد عمربن خطاب سآمد و گفت: آیا قول خداوند متعال را دیده‏ای:

﴿وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ[ال عمران: ۱۳۳].

ترجمه: «و بهشتی که پهنایی‏اش آسمان‌ها و زمین است».

در این حال آتش کجاست؟ عمر سبرای اصحاب محمد صگفت: به او پاسخ دهید، ولی نزد آنان در این مورد چیزی نبود، آن گاه عمر سگفت: روز را دیده‏ای، وقتی که شب می‏آید و زمین را فرا می‏گیرد، کجا می‏باشد؟ گفت: جایی که خدا بخواهد، عمر سفرمود: آتش هم در جایی است که خدا خواسته، یهودی گفت: سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، ای امیر المؤمنین، این مسأله را چنان که گفتی درکتاب [۵۳]نازل شده خداوند آمده است [۵۴]. این چنین در الکنز (۲۷۷/۷) آمده است.

[۵۲] بخاری (۵۹۵). [۵۳] یعنی: تورات. [۵۴] طبرانی (۷/ ۲۱۱، ۲۱۲).