حیات صحابه – جلد پنجم

فهرست کتاب

توسعه مسجد نبوی در زمان عمر و عثمان ب

توسعه مسجد نبوی در زمان عمر و عثمان ب

احمد از نافع روایت نموده است که: عمر ساز استوانه تا مقصوره [۲۰۶]به مسجد افزود، و عمر گفت: اگر از رسول خدا صنمی‏شنیدم که می‏گفت: «لازم است که بر مسجدمان بیفزاییم» نمی‏افزودم. و بخاری و ابوداود از نافع روایت نموده‏اند که، عبداللَّه - یعنی ابن عمر ب- به او خبر داد که: مسجد در زمان پیامبر خدا صاز خشت خام آماده شده بود، و سقفش شاخه‏های درخت خرما بود، و پایه‌هایش هم چوب‏های خرما بود، و ابوبکر سچیزی در آن نیفزود، عمر سبر آن افزود، و آن را بر همان بنیادش که در زمان رسول خدا صبود با خشت و شاخه‏های خرما بنیاد گذاشت، و پایه‌هایش را هم از چوب ساخت، بعد از آن عثمان سآن را تغییر داد، و در آن توسعه و افزایش زیادی آورد، و دیوارهایش را با سنگ‏های منقوش و گچ تعمیر نمود، و پایه‌هایش را نیز از سنگ‏های منقوش درست نمود، و سقفش را از درخت ساج آماده ساخت [۲۰۷].

ابوداود همچنان - که بر آن سکوت اختیار نموده - از عطیه از ابن عمر روایت نموده است، که گفت: ستون‏های مسجد نبوی صدر زمان رسول خدا صاز تنه‏های درخت خرما بود، و بالایش از شاخه‏های درخت خرما سایه شده بود، بعد این‏ها در زمان خلافت ابوبکر سکهنه و پوسیده شد، و ابوبکر باز آن را از تنه‏های درخت خرما و شاخه‏های خرما تعمیر نمود، و باز این‏ها در زمان خلافت عثمان سپوسیده شدند، و او آن را با خشت پخته تعمیر نمود، که تاکنون ثابت است [۲۰۸].

و در صحیح مسلم از محمود بن لبید روایت است که: عثمان بن عفان خواست مسجد را بسازد، ولی مردم آن را نپسندیدند، و مناسب دیدند که آن را بر همان حالتش بگذارد، وی گفت: من از رسول خدا صشنیدم که می‏گوید: «کسی که برای خدا مسجدی بسازد، خداوند برای وی در جنت مثل آن را بنا می‏کند» [۲۰۹].

و یحیی از مطلب بن عبداللَّه بن حنطب روایت نموده، که گفت: هنگامی که عثمان بن عفان در سال بیست و چهارم عهده دار خلافت گردید، مردم با او صحبت نمودند، تا مسجدشان را توسعه بدهد، و از تنگ بودن آن در روز جمعه به او شکایت بردند، حتی که آنان در میدان نماز می‏گزاردند، آن گاه عثمان در این مورد با اهل رأی و اصحاب رسول خدا صمشورت نمود و آنان اتفاق نمودند، که آن را منهدم سازد و بر آن بیفزاید، وی نماز ظهر را برای مردم امامت نمود و بعد به منبر رفت و پس از حمد و ثنای خداوند گفت: ای مردم من می‏خواهم مسجد رسول خدا صرا منهدم سازم، و بر آن بیفزایم، و گواهی می‏دهم که از رسول خدا صشنیدم که می‏گفت: «کسی که برای خداوند مسجدی بسازد، خداوند برایش خانه‏ای در جنت می‏سازد». در این امر من سلفی دارم و امامی دارم، که از من در این عمل سبقت نموده و قبل از من گذشته، عمربن خطاب، وی بر این افزوده بود و بنایش نموده بود، و من با اهل رأی اصحاب رسول خدا صمشورت نمودم، و ایشان بر منهدم ساختن و بنا و توسعه آن اتفاق نمودند، و مردم آن را در آن روز نیکو پنداشتند و برایش دعا کردند، وی هنگامی که صبح نمود، کارگران را فراخواند و خودش نیز در آن شریک شد، وی مردی بود که همیشه روزه میگرفت، و از در شب نماز می‏گزارد، و از مسجد بیرون نمی‏رفت، و امر نمود تا گچ الک شده در بطن نخل آماده شود، ابتدای کار وی در ماه ربیع الاول سال بیست و نهم شروع گردید، و وقتی که مهتاب محرم سال سی‏ام داخل گردید از آن فارغ شد، به این صورت مدت کارش ده ماه بود. این چنین در وفاء الوفاء (۳۵۶ ۳۵۵/۱) آمده است.

[۲۰۶] اطاق کوچکی بود برای خطیب در زمان بنی امیه، و هدف اینجا جای آن است. [۲۰۷] بخاری (۴۴۶) احمد (۲/ ۱۳۰) ابوداوود (۴۵۵۱). [۲۰۸] ضعیف. ابوداوود (۴۵۲۰) آلبانی آن را در ضعیف ابوداوود، ضعیف دانسته است. [۲۰۹] مسلم (۵۳۳) در کتاب مساجد.