حیات صحابه – جلد پنجم

فهرست کتاب

جواب جابر بن عبداللَّه سبه کسی که شفاعت را تکذیب نمود

جواب جابر بن عبداللَّه سبه کسی که شفاعت را تکذیب نمود

ابن مردویه از طلق بن حبیب روایت نموده، که گفت: من از همه مردم شفاعت را شدیدتر تکذیب می‏نمودم، تا اینکه با جابربن عبداللَّه سروبرو شدم، برای او هر آیه را که می‏توانستم و خداوند در آن خلود و همیشگی اهل آتش را یاد می‏نمود تلاوت کردم، وی گفت: ای طلق آیا خودت را از من خواننده‏تر به کتاب خدا و عالم‏تر به سنت پیامبر صمی‏پنداری؟ آنانی که [درباره‌شان آیات دال بر خلود را] خواندی، آنان اهل آنند، آنان مشرکین‌اند، ولی اینان قومی‌اند که مرتکب گناهانی شدند و بر اثر آن تعذیب گردیدند و بعد از آن اخراج شدند، سپس دستهایش را به گوش‌هایش برد و گفت: این دو کر شوند، اگر از رسول خدا صنشنیده باشم که می‏گفت: «از آتش بعد از اینکه داخل شدند بیرون می‏شوند» [۹۵]، و آیاتی که تو تلاوت نمودی ما هم آن را می‏خوانیم.

و نزد ابن ابی حاتم از یزید فقیر روایت است که گفت: نزد جابر بن عبداللَّه نشستم، و او حدیث بیان می‏نمود و گفت: گروهی از مردم از آتش بیرون می‏شوند، می‏گوید: و من تا آن روز آن را منکر بودم، بنابراین خشمگین شده گفتم: از مردم تعجب نمی‏کنم، ولی از شما تعجب می‏نمایم ای یاران محمد ص!! گمان می‏کنید، که خداوند تعدادی را از آتش بیرون می‏کند، در حالی که خداوند می‏گوید:

﴿يُرِيدُونَ أَن يَخۡرُجُواْ مِنَ ٱلنَّارِ وَمَا هُم بِخَٰرِجِينَ مِنۡهَا[المائدة: ۳۷].

ترجمه: «می‏خواهند از آتش خارج شوند، ولی آنان از آن خارج نخواهند شد».

آن گاه یارانش مرا نکوهش کردند، و او که بردبارترین ایشان بود گفت: این مرد را بگذارید، آن آیه درباره کفار است و تلاوت نمود:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوۡ أَنَّ لَهُم مَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا وَمِثۡلَهُۥ مَعَهُۥ لِيَفۡتَدُواْ بِهِۦ مِنۡ عَذَابِ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِتا این که به اینجا رسید ﴿وَلَهُمۡ عَذَابٞ مُّقِيمٞ[المائدة: ۳۶-۳۷].

ترجمه: «کسانی که کافر شدند اگر تمام آنچه روی زمین قرار دارد و همانند آن، برای آنان باشد، و آنها را برای نجات از مجازات روز قیامت بدهند... و برای آنان مجازات پایداری است».

[بعد از آن گفت:] آیا قرآن را نمی‏خوانی؟ گفتم: بلی می‏خوانم، آن را حفظ نموده‏ام، گفت: آیا خداوند نمی‏گوید:

﴿وَمِنَ ٱلَّيۡلِ فَتَهَجَّدۡ بِهِۦ نَافِلَةٗ لَّكَ عَسَىٰٓ أَن يَبۡعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامٗا مَّحۡمُودٗا ٧٩[الاسراء: ۷۹].

ترجمه: «پاسی از شب را از خواب برخیز و قرآن) و نماز (بخوان، این یک وظیفه اضافی برای توست، تا پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد».

این همان مقام است، خداوند تعالی اقوامی را در آتش به سبب خطاهایشان تا وقتی که خواست نگه می‏دارد و با آنان حرف نمی‏زند، و وقتی که خواست ایشان را بیرون نماید، بیرون‌شان می‏کند، می‏گوید: و بعد از آن دیگر به تکذیب شفاعت عودت ننمودم [۹۶]. این چنین در تفسیر ابن کثیر (۵۴/۲) آمده است.

[۹۵] صحیح. احمد (۳/ ۳۳۰) بخاری در ادب المفرد (۸۱۸) آلبانی در صحیح الادب صحیحش دانسته است. [۹۶] حسن. ابوحاتم. رجال آن ثقه هستند. مبارک بن فضالة نیز مدلس است و تدلیس تسویه می کند اما در این سند به شنیدن تصریح نموده.