علی و تعلیم درود بر پیامبر ص
طبرانی در الأوسط، ابونعیم در عوالی و سعیدبن منصور از سلامه کندی روایت نمودهاند که گفت: عل سدرود بر پیامبر صرا به مردم میآموخت و میگفت: «اللهم داحي الـمدحوات، وبارىء الـمسموكات، وجبار القلوب على فطرتها شقيها وسعيدها، اجعل شرائف صلواتك، ونوامي بركاتك، ورأفة تحننك على محمد عبدك ورسولك، الخاتم لـما سبق، والفاتح لـما اغلق، والـمعلن الحق بالحق، والدامغ لجيشات الاباطيل، كما حمل فاضطلع بامرك بطاعتك، مستو فزاً في مرضاتك غير نكل عن قدم، ولا وهن في عزم، واعيا لوحيك، حافظا لعهدك، ما ضيا على نفاذ امرك حتى اورى قبسالقابسٍ، به هديت القلوب بعد خوضات الفتن والاثم، (و ابهج) موضحات الاعلام، ومنيرات الاسلام، ونائرات الاحكام، فهو امينك الـمأمون، وخازن علمك الـمخزون، و شهيدك يوم الدين، وبعيثك نعمتة، ورسولك بالحق (رحمة)، اللهم افسح له مفسحا في عدنك، واجزه مضاعفات الخير من فضلك، مهنات غير مكدرات، من فوز ثوابك الـمعلول وجزيل عطائك الـمخزون، اللهم اعل على) بناء (الناس بناءه، واكرم مثواه لديك ونزله، واتمم له نوره، واجزه من ابتعاثك له مقبول الشهادة ومرضيى الـمقالة، ذا منطق عدل وكلام فصل وحجة وبرهان عظيم». ترجمه: «بار خدایا، ای گسترنده زمین، و آفرینده آسمانها، و گرداننده دلها بر فطرت شان، اعم از بدبخت و نیکبخت آنها، خوبترین درودها و رحمتهای خویش را با پرفیضترین برکتها و پر لطفترین مهربانیت بر محمد نازل گردان، محمدی که بنده و رسول توست، و خاتم پیامبران است، محمدی که گشاینده مغلقات، آشکار کننده حق توسط حق، از بین برنده و ریشه کن کننده موجهای باطلهاست، چنان که وقتی مسؤولیت رسالت به دوشش گذاشته شد، با قوت تمام به امر تو توأم با طاعتت اقدام نمود، و در کسب رضای تو سعی و تلاش نمود، و از هیچ گونه اقدام خیری عقب نرفت و نترسید، و در عزم و ارادهاش هیچ گونه سستی راه نیافت، وی فراگیرنده وصیت و حافظ و نگهدارنده عهدت بود، و بر اجرای امرت در حرکت بود، حتی که چراغ روشن را بر فراراه روندگان و ره نوردان بهسوی هدایت روشن گردانید وبر افروخت، و قلبها توسط وی پس از فرو رفتن در گودالهای فتنه و گناه هدایت و رهنمون گردید، وی نشانههای واضح را پر نور و درخشان ساخت، و فانوسهای اسلام را روشن گردانید، وی نشانههای واضح را پر نور و درخشان ساخت، و احکام اسلام را تازه و خرم ساخت، بنابراین او امانت دار مطمئن و معتمد توست، و خزانه دار علم ذخیره شده توست و شاهد و گواه تو در روز قیامت است، وکسی است که وی را به حیث نعمت مبعوث گردانیدهای، و او به حق رسول رحمت توست، بار خدایا، برای وی جای فراخی در جنت عدن خویش نصیب گردان، و برایش چندین برابر پاداش خیر از فضل خود عطا فرما، پاداش و خیری که گوارا باشد، نه مکدر، البته از دست یابی به ثواب مکررت، و از عطای افزون ذخیره شده ات، بار خدایا، بر بنای مردم، بنای وی را بلند گردان، و جایگاه و مهمانیش را نزدت گرامی دار، و نورش را برایش کامل گردان، و پاداش مبعوث شدنش را از طرف خود برایش بده، شهادت وی مقبول و گفتارش رضایت بخش بود، و از سخن متعادل و روشن و کلام قاطع و فیصله کن و حجت و دلیل بزرگ برخوردار بود». این چنین در الکنز (۲۱۴/۱) آمده است [۴۲۷]. ابن کثیر در تفسیر ود (۵۰۹/۳) میگوید: این کلام علی سمشهور است، و ابن قتیبه در مشکل الحدیث درباره این حدیث سخن گفته است، و هم چنین ابوالحسین احمدبن فارس کفوی در رسالهای که درباره فضیلت درود بر پیامبر صنوشته، درباره این حدیث چیزی گفته است، ولی در اسنادش نظری هست، و حافظ ابوالقاسم طبرانی هم این اثر را روایت کرده است.
[۴۲۷] ضعیف. طبرانی در الاوسط در سند آن سلامة بن سنان است که روایتش از علی مرسل است اما بقیه رجال آن رجال صحیحاند.