داخل شدن علاء بن حضرمی با مسلمانان در دریا
ابونعیم در الحلیه (۷/۱) از سهم بن منجاب روایت نموده، که گفت: با علاء بن حضرمی سبه جنگ رفتیم، حرکت نمودیم تا اینکه به دارین [۲۸]رسیدیم، و دریا در میان ما و آنان قرار داشت، آن گاه گفت: «يا عليم، يا حليم، يا على، يا عظيم، انا عبيدك، وفي سبيلك، نقاتل عدوك، اللهم فاجعل لنا اليهم سبيلا». ترجمه: «ای دانا، ای بردبار، ای بلند مرتبه، ای بزرگ، ما بندگان توییم، و در راه توییم، با دشمنت میجنگیم، بار خدایا، برای ما راهی بهسوی آنان بگردان». و با ما داخل بحر گردید، وقتی داخل شدیم، آب به نمدهای زین هایمان نمیرسید، بعد به سویآنان بیرون رفتیم. این را همچنان (۸/۱) از ابوهریره سهمانند آن روایت نموده، و افزوده است: هنگامی که ابن مکعبر - فرمانده کسری - ما را دید گفت: نه، به خدا سوگند با اینان نمیجنگیم!! بعد از آن درکشتی نشست و خود را به فارس رسانید [۲۹]. و ابونعیم این را در الدلائل (ص۲۰۸) از ابوهریره و طبرانی نیز از وی، و ابن ابی الدنیا از سهم بن منجاب و بیهقی از انس سروایت نمودهاند، چنانکه احادیث اینان در تسخیر بحرها خواهد آمد، و احادیث عبور سعدبن ابی وقاص ساز دجله در روز قادسیه نیز خواهد آمد، که در آن قول حجربن عدی سهم آمده است که: چه شما را از عبور نمودن بهسوی دشمنتان غیر از این آب اندک - یعنی دجله - بازمی دارد؟
﴿وَمَا كَانَ لِنَفۡسٍ أَن تَمُوتَ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِ كِتَٰبٗا مُّؤَجَّلٗا﴾[آل عمران: ۱۴۵].
ترجمه: «و هر نفس به حکم خدا، و در یک وقت نوشته شده و مقرر جان میدهد».
بعد از آن اسبش را داخل آب نمود، و هنگامی که وارد شد مردم نیز وارد گردیدند، وقتی دشمن ایشان را دید، گفتند: اینها همانند جنها هستند [۳۰]، و فرار نمودند. ابن ابی حاتم این را از حبیب بن ظبیان روایت کرده است.
[۲۸] جزیرهای است در خلیج فارس. [۲۹] صحیح. نگا: معجزات النبی با تحقیق من. دارالغذ. [۳۰] کلمه دیوان در حدیث، که به فارسی یعنی جن و پری.