پیامبر صو خواندن بخشی از قرآن در هر شب
طیالسی، احمد، ابن جریر، طبرانی و ابونعیم از اوس بن حذیفه ثقفی سروایت نمودهاند که گفت: دروفد ثقیف نزد رسول خدا صآمدیم، احلافیها نزد مغیره بن شعبه پایین آمدند، و مالکیها را پیامبر صدر قبهاش پایین نمود، رسول خدا صپس از عشاء نزد ما میآمد و برای ما صحبت مینمود، حتی که از طول قیام بر قدمهایش دم راستی مینمود، و اکثر صحبتهایش برای ما در شکایت از قریش میبود، میگفت: «در مکه مستضعف بودیم، هنگامی که به مدینه آمدیم از قوم حق خود را گرفتیم، و نوبت جنگ گاهی به ضررمان بود و گاهی به نفع ما». وی شبی از همان وقتی که نزدمان میآمد تأخیر نمود، بعد از آن نزد ما تشریف آورد، گفتیم: ای رسول خدا، امشب از همان وقتی که در آن نزدمان میآمدی تأخیر نمودی؟ فرمود: «بخشی از قرآن را که تلاوت مینمودم وقتش فرا رسید، بنابراین نخواستم قبل از خواندن آن بیرون بیایم - یا گفت: تا تمامش نکنم -». هنگامی که صبح نمودیم، اصحاب رسول خدا صرا از بخشهای قرآن پرسیدیم که آن را چگونه تقسیمبندی میکنند؟ گفتند: سه و پنج و هفت و نه و ده و یازده و سیزده و حزب مفصل [۶۳۶]. [۶۳۷]این چنین در الکنز (۲۳۲/۱) آمده است. و ابودرداء (۳۱۰/۲) از اوس بن حذیفه مثل این را به شکل طولانی روایت نموده، و در روایت وی آمده: «خوب ندانستم قبل از اتمام آن بیایم». و ابن ابی داود در المصاحف از مغیره بن شعبه روایت نموده که گفت مردی برای ورود نزد رسول خدا صدر حالیکه در میان مکه ومدینه قرار داشت اجازه خواست، پیامبر صفرمود: «امشب وظیفهام از قرآن از نزدم فوت شده است، و من چیزی را بر آن ترجیح نمیدهم». این چنین در الکنز (۲۲۶/۱) آمده است.
[۶۳۶] سورههای مفصل از حجرات تا سوره الناساند. [۶۳۷] ضعیف. احمد (۴/ ۹) طبرانی (۱/ ۱۰۹) و ابوداوود. آلبانی آن را در ضعیف ابی دواوود (۲۴۶) و ضعیف ابن ماجه ضعیف دانسته است.