حیات صحابه – جلد پنجم

فهرست کتاب

مردن مرد حبشی در مجلس پیامبر صهنگامی که وصف جنت را شنید

مردن مرد حبشی در مجلس پیامبر صهنگامی که وصف جنت را شنید

طبرانی از ابن عمر بروایت نموده، که گفت: مردی از حبشه نزد رسول خدا صآمد، پیامبر خدا صبه او گفت: «بپرس و بدان»، گفت: ای رسول خدا، شما بر ما در صورت ها، رنگ‏ها و نبوت فضیلت داده شدید، چه فکر می‏کنی اگر به آنچه ایمان آورده‏ای ایمان بیاوریم، و به آنچه عمل نموده‏ای عمل کنم، من هم با تو در جنت می‏باشم؟ فرمود: «آری، سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، سفیدی سیاه در جنت از مسیر هزار سال دیده می‏شود»، بعد از آن رسول خدا صفرمود: «کسی که بگوید: لا إله إلا الله، به سبب آن برایش نزد خداوند عهدی می‏باشد، و کسی که بگوید: سبحان‏اللَّه و بحمده، برایش صد و بیست و چهار هزار نیکی نوشته می‏شود»، آن گاه مردی گفت: ای رسول خدا بعد از این چگونه هلاک می‏شویم؟ پیامبر خدا صفرمود: «انسان در روز قیامت عملی را می‏آورد که اگر بر کوهی گذاشته شود، بالایش سنگینی می‏کند، آن گاه نعمت - یا نعمت‏های خداوند - بر می‏خیزد، و نزدیک می‏شود همه‏اش را نابود می‏سازد، مگر این که خداوند به رحمت خود به حالش برسد»، و این سوره نازل گردید:

﴿هَلۡ أَتَىٰ عَلَى ٱلۡإِنسَٰنِ حِينٞ مِّنَ ٱلدَّهۡرتا به این قول خداوند ﴿مُلۡكٗا كَبِيرًا[الانسان: ۱-۲۰].

ترجمه: «بر انسان مدتی از زمانه آمده است... ملک بزرگ».

حبشی گفت: چشمم در جنت آنچه را می‏بیند که چشم تو می‏بیند؟ فرمود: «آری»، آن گاه اعرابی گریست تا این که از دنیا رفت. ابن عمر لمی‏گوید: من رسول خدا صرا دیدم که او را به دست خود در قبرش پایین نمود [۱۰۶]. این چنین در تفسیر ابن کثیر (۴۵۷/۴) آمده است. و در تفسیر وی همچنان (۴۵۳/۴) آمده: عبداللَّه بن وهب گفت: ابن زید به ما خبر داد که رسول خدا صاین سوره را خواند: ﴿هَلۡ أَتَىٰ عَلَى ٱلۡإِنسَٰنِ حِينٞ مِّنَ ٱلدَّهۡر[الانسان: ۱]، و این در حالی بر وی نازل گردید که مرد سیاهی نزدش بود، هنگامی که به صفت جنت‏ها رسید، مرد سیاه نفسی کشید و جانش برآمد، آن گاه رسول خدا صگفت: «نفس صاحبتان - یا گفت: برادرتان - را شوق به‌سوی جنت کشید» [۱۰۷]. مرسل غریب است.

[۱۰۶] ضعیف. طبرانی (۱۲/ ۴۳۵) (۱۳۵۹۵) در سند آن عتبة ضعیف است. عطا نیز از ابن عمر نشنیده است. [۱۰۷] ضعیف مرسل.