مشغولیت پیامبر صبه این کار
عبدالرزاق از اسامه بن عمیر سروایت نموده، که گفت: نماز برپا میشد، و مردی با پیامبر صدر مورد کاری که داشت صحبت مینمود، و در میان او و قبله میایستاد، و خیلی میماند و با وی صحبت میکرد، بسا اوقات بعضی قوم را دیدم که از طول قیام پیامبر صخواب رفتند [۲۹۲]. این چنین در الکنز (۲۳۴/۴) آمده است. این را همچنان عبدالرزاق و ابوالشیخ در الاذان از انس سبه مثل آن روایت کردهاند. چنانکه در الکنز (۲۷۳/۴) آمده است. و نزد ابن عساکر از انس روایت است که: نماز در وقت عشاء برپا میشد، و پیامبر صبا مردی میایستاد، و با وی صحبت مینمود، تا حدّی که گروههایی از صحابه به خواب میرفتند، و بعد از آن به نماز بر میخاستند. این چنین در الکنز (۲۷۳/۴) آمده است.
و ابوالشیخ در الاذان از عروه روایت نموده، که گفت: پیامبر صبعد از اینکه مؤذن اقامت میگفت: و خاموش میشد، در کاری صحبت مینمود و آن را برآورده میساخت. میافزاید: و انس بن مالک فرمود: وی چوبی داشت که آن را به دست میگرفت. این چنین در الکنز (۲۷۳/۴) آمده است. و بخاری در الادب المفرد (ص۴۳) از انس روایت نموده، که گفت: پیامبر صرحیم و مهربان بود، هر کسی نزدش میآمد به او وعده میداد، و وعدهاش را اگر نزدش میبود وفا میکرد، برای نماز اقامت گفته شد، و اعرابیی نزدش آمد و از جامهاش گرفته گفت: اندکی از کارم مانده است، و میترسم که آن را فراموش کنم، سپس همراهش برخاست، تا اینکه از کار وی فارغ گردید، آن گاه برگشت و نماز گزارد.
[۲۹۲] حسن. بخاری در ادب المفرد (۲۷۸) آلبانی آن را حسن دانسته است. نگا: الصحیحة (۲۰۹۴).